اندیشیدن مانند با چشم دیدن نیست؛ زیرا گاه چشمها به صاحبانش دروغمی گویند، ولی خرد به آنکه از وی اندرز خواسته، نیرنگ نمی زند . [امام علی علیه السلام]
روستای فرهنگی تاریخی تمدنی کوه پنبه
درباره



روستای فرهنگی تاریخی تمدنی کوه پنبه

وضعیت من در یاهـو
مدیر وبلاگ : مجید بازیار[299]
نویسندگان وبلاگ :
جمال رستم منش[0]
....[0]

پیوندها
تغییر مطلوب
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
بلوچستان
اسپایکا
►▌ استان قدس ▌ ◄
نغمه ی عاشقی
ســـــــــاده دل
مشاور
سلحشوران
شباهنگ
farzad almasi
هستی تنهاااااا.....
.: شهر عشق :.
رویای شبانه
پیامنمای جامع
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
محمدمبین احسانی نیا
*bad boy*
سربازی در مسیر
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
ترخون
♥Deltangi
محمد قدرتی
شورای دانش آموزی شهرستان
ماه تمام من
غزلیات محسن نصیری(هامون)
عاشق فوتبال20
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــای مـــــــن
نمی دونم بخدا موندم
نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ...
پرسپـــــــــــــــو لیـــــــــــــــــــــــــــــس
جدید ترین مطالب
یار کارگر
بهار عشق
ماه مهربان من
آپدیت یوزر پسوورد نود32
مناجات با عشق
حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم
پرسپولیس
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
دنیای دیگه ایه، این دل نوجون ها
معماری
اینا حرف دله...
کیمیای ناب
امام زمان
غزل عشق
کـ ـهـ ـکـ ـشـ ـان
کوثر ولایت
عاشق دل شکسته
The best of the best
من - او = هیچکس
از هر دری سخنی
وبلاگ بایدهلو باشد
جزتو
مترو درون شهری ساعت 7 صبح همه خوابن و آویزونن به دستگیره ها. یه پسره تو 
ایستگاه ازادی خودش رو چپوند تو گفت خواهرا برادرا واسه اجاره خونمون پول 
کم آوردم بابام مریضه 17500 تومان لازم دارم. یه پیرمرد یه 200 تومنی بهش 
داد! گفت : خواهرا برادرا واسه اجاره خونمون پول کم آاوردم بابام مریضه 
17300 تومان لازم دارم!!! اینو که گفت کل مترو منفجر شده هرکی هرچی پول خرد
داشت به پسره!!! واقعا هنر نزد ایرانیان است





کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/9/15:: 3:24 عصر     |     () نظر
سلام بعد از مدت ها برگشتم به داستان بذارم
جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.


جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است
پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود

جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد


جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد

جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد

جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد
پیرزن گفت: ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/9/15:: 3:23 عصر     |     () نظر
مردی به همسرش این گونه نوشت:
عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت فرستادم
همسرش بعد از چند روز اینجوری جواب دادعزیزم از اینکه 100 بوس برام فرستادی نهایت تشکر را می کنم.ریز هزینه ها
1-  با شیر فروش به 2 بوس به توافق رسیدیم
2-  معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم
3-  صاحب خانه هر روز می اید و 2-3 بوس از من می گیرد
4-  با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابرین من  آیتم های دیگری به او دادم
5-  سایر موارد 40 بوس.نگران من نباش…هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتونم تا اخر این ماه با اون سر کنم

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/9/15:: 3:21 عصر     |     () نظر

مدت ها پیش کشاورز فقیری برای پیداکردن غذا یا شکاری به دل جنگل رفت .هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بود که صدای فریاد کمکی به گوشش رسید.او صدا را دنبال کرد تا به منبع آن رسید و دید که پسر بچه ای در باتلاقی افتاد و آهسته و آرام به سمت پایین می رود .آن پسربچه به شدت وحشت زده بود و با چشمانش به کشاورز التماس می کرد تا جانش را نجات دهد.کشاورز با هزار بدبختی با به خطر انداختن جان خودش بالاخره موفق شد پسرک را از مرگ حتمی و تدریجی نجات دهد و او را از باتلاق بیرون بکشد..

 

فردایآن روز وقتی که کشاورز روی روی زمینش مشغول کار بود،کالسکه سلطنتی مجللیدر کنار نرده های ورودی زمین کشاورز ایستاد .دو سرباز از آن پیاده شدند ودر را برای آقای قد بلندی که لباس های اشرافی بر تن داشت ،بازکردند.زمانیکه آن مرد با لباس های گران قیمتی که برتن داشت پایین آمد ،خود را پدر پسریکه کشاورز روز گذشته او را از مرگ نجات داده بود،معرفی کرد.اوبه کشاورزگفت که می خواهد این محبتش را جبران کند وحاضر است در عوض کار بزرگی که اوانجام داده،هرچه بخواهد به او بدهد .

کشاورز با مناعت طبعی که داشتبه مرد ثروتمند گفت که او این کار را برای رضای خدا وبه خاطر انسانیت انجامداده و هیچ چشم داشتی در مقابل آن ندارد.در همین موقع پسرکشاورز ازساختمان وسط زمین بیرون آمد.مرد ثروتمند که متوجه شد کشاورز پسرس هم سنوسال پسر خودش دارد ،به پیرمردگفت که می خواهد یک معامله با او بکند.
مردثروتمندگفت حال که تو پسرم را نجات دادی ،من هم پسر تو را مثل پسر خودم می دانم.پس اجازه بده هزینه تحصیل او را در بهترین مدارس ودانشگاهها بپردازم .

کشاورزموافقت کرد وپسرش پس از چند سال از دانشگاه علوم پزشکی لندن فارغ التحصیلشد وبه خاطر کشف یکی از بزرگ ترین ومهم ترین داروهای نجات بخش جهان که پنیسیلین بود،به عنوان یک دانشمند مشهور شناخته شد .

آن پسر کسی نبودجز الکساندر فلیمینگ .چندسال گذشت .دست بر قضا پسر مرد ثروتمند به بیماریلاعلاجی مبتلا شد و این بار الکساندر،پسر کشاورز که امروز یک دانشمندبرجسته بود با داروی جدیدش بار دیگر جان آن پسر را نجات داد .

جالب است بدانید که آن مرد ثروتمند و نجیب زاده کسی نبود جز لردراندلف چرچیل و پسرش هم کسی نبود جز وینستون چرچیل

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/9/15:: 3:20 عصر     |     () نظر

از مردم دنیا سوالی پرسیده شد و نتیجه آن جالب بود
سؤال از این قرار بود:
نظر خودتان را راجع به کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟

و جالب اینکه کسی جوابی نداد

چون
در آفریقا کسی نمی دانست "غذا" یعنی چه؟
در آسیا کسی نمی دانست "نظر" یعنی چه؟
در اروپای شرقی کسی نمی دانست "صادقانه" یعنی چه؟
در اروپای غربی کسی نمی دانست "کمبود" یعنی چه؟
و در آمریکا کسی نمی دانست "سایر کشورها" یعنی چه؟





کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/9/15:: 3:19 عصر     |     () نظر

اینم باحاله از دستش ندید

دختری با مادرش در رختخواب
درددل می کرد با چشمی پر آب

گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم!

 

سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد

هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته!

مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:

دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن!

گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من!

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعیدویاسر وایضا صفر

با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!

یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله

بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود

بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم

بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!

گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر

خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/9/15:: 3:18 عصر     |     () نظر
احادیث امام جواد"ع":

احادیث امام جواد"ع":

هرکس نداند کاری را ازکجا آغازکند، ازبه سرانجام رساندن آن درماند.(1)

نیازها با خواهش خواسته می شود وبا قضای الهی نازل می شود وعافیت بهترین عطاست.(2)

نعمتی که سپاسگزاری نشود مانند گناهی است که آمرزیده نشود.(3)

درخیانتکاری مرد همین بس که امانتدارخیانتکاران باشد.(4)

برترین عبادت، اخلاص است.(5)

کسی که سخن برادرمؤمن خود را قطع کند، چنان است که خراشی برچهره اووارد آورده باشد.(6)

نعمتها بهره هائی کوتاه است ولی سپاسگزاری هم نعمت است وهم فرجام نیک را نوید می دهد.(7)

ازدوستی با مردم شروربپرهیز، چه اینان مثل شمشیرظاهری درخشان واثری نامطلوب دارند.(8)

مادام که شکروسپاس بندگان ادامه داشته باشد افزایش الطاف الهی قطع نمی شود.(9)

هرکه راه ورود بکاری را نداند، راه فراربروی اوبسته شود.(10)

هرکه ازسازگاری دست بردارد ناراحتی بسراغش آید.(11)

صحت وتندرستی بهترین بخشش خداوند است.(12)

چگونه فرارتواند کرد کسی که خداوند اورا تعقیب کند؟(13)

دوستان مورد اعتماد برای یکدیگراندوخته ای ارزنده اند.(14)

درکارها استوارباش تا به نتیجه برسی یا به هدف نزدیک شوی.(15)

ناشکری نعمت چون گناهی نابخشودنی است.(16)

با سرمایه امید بدنبال حوائج باید رفت.(17)

پرهیزگارترین مردم کسی است که حق را بگوید خواه به سود اوباشد، خواه به زیان او.(18)

هرگاه یکی ازدوستانم مرا با معرفت وشناخت زیارت کند، درروزقیامت اورا شفاعت خواهم کرد.(19)

صبررا تکیه گاه خود کن وبا هوس مخالفت نما وخواهشهای دل را دورانداز.(


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/7/25:: 11:25 عصر     |     () نظر

قال امام جواد(علیه السلام):افضل العبادت الاخلاص بهترین عبادت ها آن است که با اخلاص وبدون ریا باشد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/7/25:: 3:47 عصر     |     () نظر

تولد حضرت معصومه بر همه شیعیان دنیا مبارک باد:درباره وبلاگ من هم انتقاد وپیشنهاد بدهید متشکرم

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 91/6/27:: 10:58 عصر     |     () نظر
<   <<   26   27   28   29   30