اول بگویم نه در موضع دفاع از احمدی نژاد هستم و نه در موضع دفاع از هیچ کس دیگر صرفا می خواهم عده ای که یا خواب هستند و یا از ترس سکوت اختیار کرده اند را بیدار کنم
یادم می آید اولین یا شاید یکی از اولین موضوعاتی که نام آقای اسفندیار رحیم مشایی را بر سر زبان ها انداخت یک جمله بود و آن این که «ما با مردم [فلسطین اشغالی] اسرائیل دوست هستیم» (+) یادم می آید آن زمان کم مانده بود عده ای از نمایندگان مجلس کفن بپوشند و بریزند توی خیابان تا وی را اعدام انقلابی کنند. موضوع حرف های این آقا (که من هم با بسیاری از موضع گیری هایش مخالف هستم) شده بود نقل تمام مجلس ها تا حدی که تمام ائمه جمعه کشور در نماز های جمعه به آن ها می پرداختند. اما مدتی است که وزیر نسبتا محترم امور خارجه افاضاتی در جلسات مختلف داشته اند که ضمن آن یک وهم که به عنوان واقعه تاریخی مطرح شده را صراحتا تایید و محکوم می کنند و متاسفانه تمامی نمایندگانی که قرار بود اصولگرا باشند و ائمه محترم جمعه در مقابل آن سکوت کرده اند. و اندک افرادی هستند که موضعی نه چندان شفاف و روشن اتخاذ می کنند.
قطعا همانطور که رهبری معظم نماز جمعه مورخ 29 شهریور 1387 فرمودند این حرف آقای مشایی کلامی ناصیحی بود اما همان طور که در همان روز تاکید می کنند این همه هجمه به این موضع؛ اصلی کردن یک موضوع فرعی و افراط است اما این نوع انفعال در مورد دوم نیز تفریط است. نمی دانم چه شده که محافظه کاری سیاق امروزی برخی از افراد شده اما امیدوارم اگر خواب هستند بیدار شده و با برخوردی مدبرانه با این موضوع مانع از انتشار چنین وهمیاتی در کشور شوند. یادمان باشد که توهمی به نام هولوکاست بود که سبب ایجاد و ادامه حیات رژیم صهونیستی شد. توهمی که سالهاست نمی گذارند کوچکترین بحثی در مورد آن شکل بگیرد. و حتی حاظر نشدند به دو سوال احمدی نژاد در این حوزه پاسخ بدهند. دو سوال منطقی که می توان در هر موضوع تاریخی بدان پرداخت و پاسخش را مشخص کرد در پایان برای آنکه مطمئن شوم آقایانی که واقعا در خواب هستند بیدار شده اند دو جمله ای که اخیرا آقای ظریف فرموده اند را باز گو می کنم.
1) مردی که هولوکاست را نفی میکرد رفته است (روز نامه بهار مورخ 16 شهریور 1392 به نقل از صفحه شخصی آقای ظریف در توئیتر)
2) کشتار یهودی ها توسط نازی ها را هم محکوم کرده همانطور که کشتار و سرکوب فلسطینی ها توسط صهیونیست ها را محکوم می کنیم (سایت مشرق + به نقل از تسنیم)
یادمان نرود آنکه هلوکاست و تمام ماهیت رژیم صهیونستی را انکار می کرد امام خمینی بود.
راستش ناخود آگاه به یاد این بخش از نهج البلاغه افتادم
ای کوفیان!
شما مرا گرفتار سه چیز و دو چیز ساخته اید:
کرید با گوش شنوا،
لالید با زبان گویا،
و کورید با چشم بینا.
نه هنگام رویارویی با دشمن آزادمرد راستین هستید،
و نه زمان مصیبت و گرفتاری برادران مورد اعتماد!
دستتان خالی باد،
که به شتران بی ساربانی می مانید،
که هرگاه از یک سو جمعشان می کنند از سوی دیگر پراکنده می شوند.
به خدا سوگند با شناختی که از شما دارم گویا می بینم که اگر نبرد سخت شود،
و آتش جنگ زبانه کشد فرزند ابی طالب را رها خواهید کرد آنسان که زن به وقت زایمان نوزادش را رها می کند.
من یقینا بر اساس دلیل روشنی از جانب پروردگارم،
و راه مستقیم پیامبرم گام بر می دارم،
و بی تردید در راه روشنی حرکت می کنم که آن را از میان راه های گوناگون یافته و برگزیده ام.
نهج البلاغه خطبه97 بند2