تمام انسانها نیازمند به احساس ارزشمندی هستند و میخواهند تا خود، ارزشها و تواناییهایشان را باور داشته باشند.مازلو نیازهای احترام را به دو گروه فرعی طبقهبندی کرده است: نخست، میل به توانایی، موفقیت و کاردانی، یعنی اطمینان از مهارتها و شایستگیهای خود؛ و دوم، نیاز به برخورداری از اعتبار در جامعه و اینکه دیگران قدر ارزش ما را بدانند و بپذیرند.
آدلر، روانشناس معروف، این نیاز را اساسیترین نیاز انسانی میداند و احساس کهتری و بیارزشی را که زمینهساز مشکلات روانی و نابسامانیهای اخلاقی فراوان است، معلول ارضا نشدن این نیاز میشمارد. کسی که از احترام و تکریم دیگران برخوردار باشد دارای اعتماد به نفس، توانایی، قابلیت و کفایت میشود و وجود خود را در دنیا مفید و م?ثر میداند.
روانشناسان پژوهشهای زیادی درباره احترام به خود و عزت نفس انجام دادهاند و ثابت کردهاند که بالا بودن میزان احساس ارزشمندی با موفقیت تحصیلی، سلامت روان، مهارت اجتماعی و ارتباطی، گرایش به معنویت و عمل به باورهای دینی همبستگی مثبت دارد و برعکس، کسانی که از کمبود احترام به خود رنج میبرند افرادی زودرنج، پرخاشگر، بدبین، حسود، طعنهزن، گوشهگیر، ناموفق و کمرو هستند، گرایش به سوءمصرف مواد و الکل، انحرافات اخلاقی، زیادهطلبی و اسراف در آنها بیشتر است. اصولاً عزت نفس پایین با هر نوع مشکل روانی، اخلاقی و اجتماعی همبودی و همراهی دارد. زندگی کردن با همسری که خود را قبول ندارد و در درون احساس بیارزشی میکند بسیار دشوار و اندوهبار است؛ همسری همیشه ناراضی، انتقادناپذیر، خسته و سرد، زودرنج و پرخاشگر و افسرده.
لذا برای کمک کردن به افسردگی همسرتان و در نتیجه، گرما بخشیدن به زندگی خود رعایت نکات زیر را توصیه میکنیم:
- ارزشها و تواناییهای همسرتان را بشناسید و به آنها ارج بگزارید. اگر هنری دارد، نه تنها از آن تمجید کنید، بلکه زمینههایی فراهم آورید که آن هنر مجال بروز پیدا کند و در معرض دید و بهره دیگران قرار گیرد.
- چون فاصله زیاد بین «وضع موجود» و «وضع مطلوب» مشکلآفرین است، سطح وضع موجود همسرتان را با افزایش توانمندیهای او بالا ببرید. هیچ چیز برای پرورش و رشد عزت نفس کارامدتر از دستیابی به موفقیتهای واقعی نیست.
- یکی از اجزای احساس ارزشمندی پذیرش و خوش آمدن از ظاهر و ویژگیهای جسمی خود است. زیبایی و تناسب چهره و اندام همسرتان را به او یادآور شوید و البته در این راه به اغراق نگرایید.
- در کارهای خود به خصوص در امور مشترک زندگی، با همسرتان مشورت کنید و نظر او را جویا شوید.مخالفت با رأی همسر اگر با استدلال و منطق باشد، مشکلی را به بار نمیآورد، اما مشورت نکردن با او و یا تخطئه و تحقیر نظری که میدهد ناپسند و ناراحتکننده است.
- در اختلافاتی که پیش میآید به کارهای او- که به طور مشخص بیان میشوند و قابل تغییرند- ایراد بگیرید، نه به شخصیت او که عناصری نسبتاً ثابتی دارد. تأکید میشود که علاوه بر تذکر درباره مسائل مشخص و جزئی، راه رفع ایراد را نیز با او در میان بگذارید.
- احساسات و برداشت های افراد افسرده غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و سعی نکنید به او اثبات کنید فرضاً زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد می تواند باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسرده تان می گوید «هیچ کسی در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشته اید، می توانید چنین جمله ای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر می کنی چه کاری می توانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»
- در ارتباط با فرد افسرده، ممکن است حس کنید انرژی زیادی صرف می کنید، اما پاسخی دریافت نمی کنید یا به عبارتی از خودگذشتگی زیادی می کنید، اما طرف مقابل به آن توجه ندارد و نیازهای روانی شما را در نظر نمی گیرد.
اگر تحمل تان تمام شده است و حوصله ندارید، فکر نکنید آدم بدی هستید یا همسری وفادار نیستید، اگر حس می کنید دیگر حوصله همسرتان را ندارید و نمی خواهید او را ببینید، بهتر است قبل از وخیم تر شدن اوضاع به مشاور مراجعه کنید. اگر در ابتدای ایجاد چنین احساساتی اقدامات لازم را انجام ندهید ممکن است خیلی زود حس کنید به بن بست رسیده اید و دیگر توان ادامه زندگی با همسرتان را ندارید؛ پس در این زمینه رودربایستی را کنار بگذارید و سعی نکنید ادای قهرمانان را درآورید و کمک تخصصی بگیرید.
- بپذیرید که شما نمیتوانید افسردگی همسرتان را به تنهایی از بین ببرید اما او به عشق، توجه و حمایت شما نیاز دارد. این توجه ویژه به همسرتان کمک میکند تا برای بهبودش قدم بردارد اما باعث درمان نمیشوند. از همسرتان توقع نداشته باشید چون شما به او محبت و مهربانی نشان میدهید افسردگیاش از بین برود و یا چون علاقه و توجه شما حالش را خوب نمیکند ازآن دست برندارید. توجه و محبت شما به همسرتان کمک میکند تا علاقهتان را نسبت به خودش درک کند و تلاش کند تا هرچه زودتر از این بیماری نجات پیدا کند.
یک راهکار اساسی
شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. پژوهش ها نیز نشان داده است افرادی که مذهبی ترند کمتر دچار افسردگی می شوند و در زمان ابتلا نیز روند بهبودی سریع تری دارند. اما علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت می تواند به همسر افسرده شما کند، خود شما نیز می توانید از این موضوع بهره بگیرید. خدا را فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که دل ها آرام نمی گیرد جز با یاد خدا.
کلمات کلیدی: