تمام انسانها نیازمند به احساس ارزشمندی هستند و میخواهند تا خود، ارزشها و تواناییهایشان را باور داشته باشند.مازلو نیازهای احترام را به دو گروه فرعی طبقهبندی کرده است: نخست، میل به توانایی، موفقیت و کاردانی، یعنی اطمینان از مهارتها و شایستگیهای خود؛ و دوم، نیاز به برخورداری از اعتبار در جامعه و اینکه دیگران قدر ارزش ما را بدانند و بپذیرند.
آدلر، روانشناس معروف، این نیاز را اساسیترین نیاز انسانی میداند و احساس کهتری و بیارزشی را که زمینهساز مشکلات روانی و نابسامانیهای اخلاقی فراوان است، معلول ارضا نشدن این نیاز میشمارد. کسی که از احترام و تکریم دیگران برخوردار باشد دارای اعتماد به نفس، توانایی، قابلیت و کفایت میشود و وجود خود را در دنیا مفید و م?ثر میداند.
روانشناسان پژوهشهای زیادی درباره احترام به خود و عزت نفس انجام دادهاند و ثابت کردهاند که بالا بودن میزان احساس ارزشمندی با موفقیت تحصیلی، سلامت روان، مهارت اجتماعی و ارتباطی، گرایش به معنویت و عمل به باورهای دینی همبستگی مثبت دارد و برعکس، کسانی که از کمبود احترام به خود رنج میبرند افرادی زودرنج، پرخاشگر، بدبین، حسود، طعنهزن، گوشهگیر، ناموفق و کمرو هستند، گرایش به سوءمصرف مواد و الکل، انحرافات اخلاقی، زیادهطلبی و اسراف در آنها بیشتر است. اصولاً عزت نفس پایین با هر نوع مشکل روانی، اخلاقی و اجتماعی همبودی و همراهی دارد. زندگی کردن با همسری که خود را قبول ندارد و در درون احساس بیارزشی میکند بسیار دشوار و اندوهبار است؛ همسری همیشه ناراضی، انتقادناپذیر، خسته و سرد، زودرنج و پرخاشگر و افسرده.
لذا برای کمک کردن به افسردگی همسرتان و در نتیجه، گرما بخشیدن به زندگی خود رعایت نکات زیر را توصیه میکنیم:
- ارزشها و تواناییهای همسرتان را بشناسید و به آنها ارج بگزارید. اگر هنری دارد، نه تنها از آن تمجید کنید، بلکه زمینههایی فراهم آورید که آن هنر مجال بروز پیدا کند و در معرض دید و بهره دیگران قرار گیرد.
- چون فاصله زیاد بین «وضع موجود» و «وضع مطلوب» مشکلآفرین است، سطح وضع موجود همسرتان را با افزایش توانمندیهای او بالا ببرید. هیچ چیز برای پرورش و رشد عزت نفس کارامدتر از دستیابی به موفقیتهای واقعی نیست.
- یکی از اجزای احساس ارزشمندی پذیرش و خوش آمدن از ظاهر و ویژگیهای جسمی خود است. زیبایی و تناسب چهره و اندام همسرتان را به او یادآور شوید و البته در این راه به اغراق نگرایید.
- در کارهای خود به خصوص در امور مشترک زندگی، با همسرتان مشورت کنید و نظر او را جویا شوید.مخالفت با رأی همسر اگر با استدلال و منطق باشد، مشکلی را به بار نمیآورد، اما مشورت نکردن با او و یا تخطئه و تحقیر نظری که میدهد ناپسند و ناراحتکننده است.
- در اختلافاتی که پیش میآید به کارهای او- که به طور مشخص بیان میشوند و قابل تغییرند- ایراد بگیرید، نه به شخصیت او که عناصری نسبتاً ثابتی دارد. تأکید میشود که علاوه بر تذکر درباره مسائل مشخص و جزئی، راه رفع ایراد را نیز با او در میان بگذارید.
- احساسات و برداشت های افراد افسرده غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و سعی نکنید به او اثبات کنید فرضاً زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد می تواند باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسرده تان می گوید «هیچ کسی در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشته اید، می توانید چنین جمله ای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر می کنی چه کاری می توانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»
- در ارتباط با فرد افسرده، ممکن است حس کنید انرژی زیادی صرف می کنید، اما پاسخی دریافت نمی کنید یا به عبارتی از خودگذشتگی زیادی می کنید، اما طرف مقابل به آن توجه ندارد و نیازهای روانی شما را در نظر نمی گیرد.
اگر تحمل تان تمام شده است و حوصله ندارید، فکر نکنید آدم بدی هستید یا همسری وفادار نیستید، اگر حس می کنید دیگر حوصله همسرتان را ندارید و نمی خواهید او را ببینید، بهتر است قبل از وخیم تر شدن اوضاع به مشاور مراجعه کنید. اگر در ابتدای ایجاد چنین احساساتی اقدامات لازم را انجام ندهید ممکن است خیلی زود حس کنید به بن بست رسیده اید و دیگر توان ادامه زندگی با همسرتان را ندارید؛ پس در این زمینه رودربایستی را کنار بگذارید و سعی نکنید ادای قهرمانان را درآورید و کمک تخصصی بگیرید.
- بپذیرید که شما نمیتوانید افسردگی همسرتان را به تنهایی از بین ببرید اما او به عشق، توجه و حمایت شما نیاز دارد. این توجه ویژه به همسرتان کمک میکند تا برای بهبودش قدم بردارد اما باعث درمان نمیشوند. از همسرتان توقع نداشته باشید چون شما به او محبت و مهربانی نشان میدهید افسردگیاش از بین برود و یا چون علاقه و توجه شما حالش را خوب نمیکند ازآن دست برندارید. توجه و محبت شما به همسرتان کمک میکند تا علاقهتان را نسبت به خودش درک کند و تلاش کند تا هرچه زودتر از این بیماری نجات پیدا کند.
یک راهکار اساسی
شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. پژوهش ها نیز نشان داده است افرادی که مذهبی ترند کمتر دچار افسردگی می شوند و در زمان ابتلا نیز روند بهبودی سریع تری دارند. اما علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت می تواند به همسر افسرده شما کند، خود شما نیز می توانید از این موضوع بهره بگیرید. خدا را فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که دل ها آرام نمی گیرد جز با یاد خدا.
کلمات کلیدی:
همان طور که خانم ها اصولا از مردهایی که مدام از زنان دیگر صحبت می کنند یا زنان زیادی با آنها تماس برقرار می کنند، خوششان نمی آید، مسایلی هم هست که مردها دوست ندارند و به خاطر آنها حاضرند قید ازدواج با شما را بزنند.
برای اینکه بزرگ ترین اشتباهات آداب معاشرت را بشناسید و بدانید چه مسایلی باعث ناراحتی و بی حوصله شدن مردان در طول قرارهای ملاقات می شود، مطلب زیر را مطالعه کنید.
چه چیزی می تواند یک آشنایی بالقوه بسیار خوب را خراب کند؟ فراموش کردن اصول اخلاقی مهم در قرار ملاقات های ابتدایی! همان طور که خانم ها اصولا از مردهایی که مدام از زنان دیگر صحبت می کنند یا زنان زیادی با آنها تماس برقرار می کنند، خوششان نمی آید، مسایلی هم هست که مردها دوست ندارند و به خاطر آنها حاضرند قید ازدواج با شما را بزنند. به طور مثال، پرسیدن سوالات خیلی شخصی وقتی هنوز در اولین جلسات آشنایی هستید.
تشکر نمی کنید
درست است که تنظیم دیدارها و ترتیب دادن مقدمات آن به عهده داماد و خانواده او است اما قرار نیست شما هم نقش یک شاهزاده را ایفا کنید. اگر قبل یا بعد از جلسه خواستگاری، دیداری در خارج از خانه دارید، یادتان باشد از این که وقت و هزینه ای برای این دیدار متقبل شده تشکر کنید. شاید اضطراب و هیجان و شرم مانع از این شود که آداب معاشرت را به درستی به جا بیاورید. اما باید بدانید که تشکر نکردن یکی از بزرگترین اشتباهات ممکن برای از چشم دیگری افتادن است. همسر آینده شما انتظار ندارد صورت حساب را پرداخت کنید، اما انتظار دارد هنگام خداحافظی حداقل یک تشکر ساده بکنید. یا حتی فردای آن روز از طریق پیامک تشکر کنید.
شروع یک مکالمه بحثبرانگیز
در هنگام مکالمات، به تمایل طرف مقابل برای گفتگو توجه کنید. او را با زیاد سخنرانی کردن و تعربف کردن از خود در موضع ضعف قرار ندهید. همیشه موضوع های آرام و دوطرفه برای صحبت های خود انتخاب و از بحث و منفی بافی دوری کنید. بگذارید بحث بین هر دو شما در جریان باشد. متکلم وحده بودن و مسلسل وار از خود و خانواده تان گفتن، فقط داماد آینده را کلافه می کند.
صحبت در مورد نامزد سابق
به هیچ عنوان کار درست و عاقلانه ای نیست که در مورد نامزد سابق خود با مردی صحبت کنید که برای نخستین بار او را ملاقات می کنید و قرار است دوستی طولانی مدتی با هم داشته باشید. این کار ممکن است باعث ناراحتی و انزجار طرف مقابل بشود و دیگر هرگز با شما تماس نگیرد زیرا تصور می کند اگر یک روز از او جدا شوید، در مقابل مرد دیگری خواهید نشست و او را مسخره خواهید کرد. اگر حرفی برای گفتن ندارید، بهتر است اصلا حرفی نزنید.
مدام چک کردن موبایل
اگر فکر می کنید که تلفن همراه شما قرار است مدام زنگ بخورد یا پیامک برسد و شما مجبور به پاسخ هستید، بهتر است آن را خاموش یا سایلنت کنید. مردها اصولا از زن هایی که مدام تلفنی با دوستان خود صحبت می کنند و برای روزهای آینده برنامه ریزی می کنند، خوششان نمی آید. اگر تلفن کاری مهمی دارید که در طول قرار باید پاسخ بدهید، بهتر است از قبل آن را به طرف مقابل بگویید و پیشاپیش از هر گونه وقفه ای عذرخواهی کنید.
بیشتر از حد لازم ماندن
در قرارهای اول و ملاقات های آشنایی معمولا ساعت ها همچون چند دقیقه کوتاه می گذرند. اما باید حواستان به ساعت باشد. اگر مردی مدام به ساعت خود نگاه کرد، خمیازه کشید یا در مورد مشغله ای که فردا صبح دارد صحبت کرد، زمان رفتن فرا رسیده است و باید مودبانه خداحافظی کنید و بروید تا یک قرار مهم به یک کابوس ناراحت کننده تبدیل نشود.
نویسنده: مجید بازیار
کلمات کلیدی:
گرایش به جنس مخالف و حتی تمایل به برقراری رابطه با وی بخشی از فرآیند رشد نوجوان است.
نوجوانان بر اساس گروه اجتماعی که به ان تعلق دارند، ممکن است در مورد نحوه ارتباط با جنس مخالف، دارای دیدگاههای شخصی بسیار محکمی باشند مثلا کلا با برقراری این دست رابط مخالف باشند و یا اینکه تصور کنند این دست روابط الزامی است.
به طور کل به نظر می رسد که در سالهای اول نوجوانی، احتمال دارد که نوجوان هیچ تمایلی به برقراری رابطه با جنس مخالف نداشته باشد؛ اما در اواخر نوجوانی ممکن است ارتباط با جنس مخالف برای وی جذاب شود و تقریبا این زمان است که امکان بروز عشق و عاشقیهای نوجوانی افزایش می یابد.
آنچه مهم است این است که این گرایش در هر حال ایجاد می شود لذا نوجوان در این زمینه خاص نیازمند درک و توصیه والدین خود هستند اما توجه کنید که این راهنمایی ها باید قبل از ایجاد این دست تعلقات خاطر به نوجوان ارایه شود نه بعد از آن!
"فیلیپ رایس"، روانشناس معاصر، با استناد به بررسیهای بیش از ده پژوهشگر، در فاصله سالهای 1984 تا 1996، هدفهای زیر را برای قرارهای عاشقانه برمیشمارد:
- تفریح و سرگرمی: یکی از عمدهترین مقاصد رابطه با جنس مخالف، برخورداری از نوعی سرگرمی است. قرار عاشقانه برای نوجوان، لحظاتی سرشار از خوشی و لذت فراهم میسازد که به خودی خود میتواند هدف باشد.
- همراهی و معاشرت بدون مسئولیت ازدواج: همنشینی و همراهی با دیگران، یکی از نیرومندترین انگیزههای رابطة عاشقانه است. تمایل به دوستی، پذیرش عاطفه و عشق دیگری یکی از جنبههای طبیعی و سالم رشد و تحول آدمی است.
- افزایش منزلت اجتماعی: کسانی برای کسب موفقیت ، اثبات و حفظ موقعیت اجتماعی خود به اینگونه رابطهها کشیده میشوند ، به علاوه عضویت در دار و دستههای خاص است که باعث میشود نوجوان برای کسب منزلت اجتماعی، روابط عاشقانه برقرار سازد.
- تعیین و انتخاب همسر: قرارها و برخوردهای دختران و پسران، به ویژه در سنین بالاتر، به انتخاب همسر و ازدواج میانجامد؛ خواه این انتخاب آگاهانه باشد یا نباشد.
اینکه رابطههای عاشقانه به همسرگزینی بینجامد، به تمامی تجربههای فرد بستگی دارد. همه ارتباطها، به ازدواجهای عاقلانه منتهی نمیشوند؛ به خصوص اگر دختران و پسران دلداده، تحت تأثیر خصوصیات و عواملی سطحی یکدیگر را برگزیده باشند.
بعضی از زوجهایِ عاشق، خودخواهی، رقابتجویی، بیثباتی و دیگر عادتهای ناپسند را در طول دوران خاطرخواهیشان بروز میدهند که زمینة ازدواجی موفق، که همانا پیوندی دراز مدت براساس مهرورزی، سازگاری و هماهنگی است، را از بین میبرد.
پیامدهای منفیِ رابطه با جنس مخالف
در کنار فوایدی که روانشناسان غربی برای دوستی با جنس مخالف، در دورة نوجوانی برشمردهاند، بسیاری از آنان نیز پیامدهای این نوع رابطه را طوری دیگر بیان کردهاند.
در کتابها و مقالههایی که درباره خانواده، دوره نوجوانی، رفتارجنسی، روانشناسی زن و پرخاشگری و خشونت منتشر کردهاند، آثار منفی زیادی را به این دوستیها نسبت دادهاند، که موارد زیر از جملة مهمترین آنها می باشند:
* پنهان کردن و تحریف هویت؛
* بروز حسادت؛
* افزایش خشونت در قرارهای عاشقانه؛
* افزایش تصادفهای رانندگی؛
* تشدید درگیریهای خانوادگی؛
* تجاوزهای جنسی به افراد آشنا (تجاوز در قرارهای عاشقانه)؛
* وادارشدن به ازدواجهای زودهنگام؛
* دچار شدن به اختلالات هیجانی و عاطفی
* لذا در ادامه توصیه هایی ارایه می شود تا والدین برخوردی مناسب در این دست شرایط ارایه دهند.
این یک راه حل است
-شما و همسرتان باید در مورد قوانینی که در زمینه رابطه با جنس مخالف وجود دارد، به یک اتفاق نظر برسید.
-اگر نوجوان شما با نظر شما مخالف است به او گوش دهید و برای او شرح دهید که چرا عقیده دارید دوستی با جنس مخالف در این سن مضر است
-از قبل با همسرتان تصمیم بگیرید که اگر نوجوان تان خط مشی ها را بر هم زد، چه خواهید کرد؟
-والدین در اتخاذ تصمیمات تربیتی با یکدیگر متفاوت هستند لذا اگر شرایط جامعه شکل خاصی یافته دلیلی ندارد که شما بخواهید از اصول و ارزشهای خود تخطی کنید.
-اگر تمایل دارید فرزندتان در ارتباط با جنس مخالف حریمها را رعایت کند خودتان هم در این ارتباطات محتاط بوده و درست رفتار کنید.
-والد غیر همجنس می تواند با افزایش ارتباط عاطفی خود با فرزندش نقش یک جایگزین خوب را ایفا کرده و مانع از ایجاد این دست دوستی ها شود(مثل رابطه عاطفی پدر با دختر یا مادر با پسر).
کلمات کلیدی:
در بسیاری از مواقع مردان شاهد بروز مشکلات جدی در زندگی مشترکشان هستند و گاه به مرحله ای می رسند که احساس می کنند دیگر توانایی مدیریت این مشکلات را ندارند.
هر چه در خودشان دقت و توجه می کنند با مشکلی روبه رو نمی شوند و هر چه روشهای مختلف همسرداری را امتحان می کنند باز هم به وضعیت مطلوبی نمی رسند. لذا به سرعت به این نتیجه می رسند که این زن، آن کسی نبوده که بتواند وی را خوشبخت کند و لذا همه مشکلات را در طرف مقابل می جویند.
در حالی که این طور نیست. عمدتا افراد دنیا را از دریچه نگاه خود می نگرند و لذا هر رفتاری که از آنها سر می زند در نظرشان منطقی و درست است و این طرف مقابل است که رفتار درست را بلد نیست.
در این یادداشت قصد داریم به مردانی از این دست توصیه کنیم که قبل از یک قضاوت عجولانه در مورد همسرشان، قدری به خودشان هم بپردازند و ببینند آیا واقعا مرد خوبی برای همسرشان هستند؟
این چند علامت را پیگیری کنید. اگر هر یک از این علایم در شما وجود داشت یعنی آن طور که باید شوهر خوبی برای همسرتان نبوده اید:
- همسرتان را تحقیر می کنید و به وی بها نمی دهید. یکی از علائم سو رفتار و سو استفاده، زمانی است که یکی از زوجین دیگری را تحقیر کند و یا باعث تنزل شان او شود به ویژه اگر او این کار را در انظار عمومی انجام دهد. اینکه شما باعث شوید همسرتان احساس بدی نسبت به خود داشته باشد موید نشان از آن است که شما نتوانسته اید مرد خوبی برای همسرتان باشید و یک احساس خوب را در وی زنده نگهدارید.
- اگر به وی صدمه بدنی می زنید و یا دایما وی را تهدید می کنید. بر روی همسرتان دست بلند می کنید، صرفنظر از اینکه علتش چیست؟ بسیاری از زنان با مردانی که آنها را تهدید به صدمه بدنی می کنند علی رغم اینکه هیچ گناه و اشتباهی مرتکب نشده اند کنار می آیند. اما به هر حال این سبک رفتاری یعنی اینکه شما مردی مهربان برای همسرتان نیستید و قطعا همسرتان از لحاظ عاطفی احساس دلبستگی و تعلق خاطر نسبت به شما نخواهد داشت.
- اگر سعی می کنید وی را از دوستان و خانواده اش جدا کنید. منزوی سازی در روابط پدیده بسیار رایجی است و اغلب سوءاستفاده از فرد زمانی آغاز می شود که او را کاملا منزوی کرده باشید.
- اگر به همسرتان دروغ میگویید. داشتن اعتماد بخش بسیار مهم در ارتباط با هر فردی است. اگر به همسرتان دروغ می گویید مرد خوبی نیستید زیرا گفتن یک دروغ عذر و بهانه گفتن سایر دروغها را فراهم می کند.
- اگر نسبت به همسرتان دست به مخفی کاری می زنید. نیرنگ و فریب یک رفتار خودخواهانه است تا از طریق آن خواسته های خود را مافوق خواسته های همسرتان قرار دهید و کاری که خودتان دوست دارید(حتی در خفا) انجام دهید. فراموش نکنید که این سبک رفتاری رسم یک زندگی مشترک نیست. زنها آنقدر بر روابط و مناسبات همسرشان حساس هستند که بعد از مدتی این دست مخفی کاری ها فاش می شود.
- اگر مرتبا خواسته هایتان را به وی تحمیل می کنید. مرد خوب فردی باملاحظه و فکور است. زیرا اگر در یک رابطه، یک طرف کاملا خودخواه باشد این رابطه کارایی نخواهد داشت. اگر هرگز از همسرتان نمیپرسید که او چه نظری دارد و یا احساسات وی را در نظر نمیگیرید ، پس به اندازه کافی در ارتباط با همسرتان، شوهری موفق نیستید.
- اگر همسرتان را دایما کنترل می کنید. روابط زمانی به بهترین شکل ممکن کارایی دارد که اعتماد کافی میان زوجین وجود داشته باشد. در حقیقت اعتماد شریان حیاتی یک رابطه است. اگر بدنه یک زندگی زناشویی به اندازه کافی توسط این شریان حیاتی تغذیه شود، درخت زندگی زناشویی روز به روز قوی تر و ریشه دار تر می شود اما زمانی که این شریان حیاتی قطع شود، باید در انتظار خشک شدن ریشه ها باشید.
- اگردر برابر همسرتان مرموز و تودار هستید. بین کسی که برای غافلگیر کردن همسرش مخفی کاری می کند با کسی که در مسایل مختلف زندگی پنهانکاری می کند تفاوت وجود دارد.
مرد مرموز و مخفی کار، یعنی مردی که به هیچ عنوان اجازه نمی هد همسرش به هیچ جنبه از زندگی وی اشراف یافته و اطلاعات داشته باشد. چنین مردی به مرور دیگر حرفی برای زدن با همسرش نداشته و کم کم رابطه میان زن شوهر سرد و بی روح می شود و این یعنی شما نتوانسته اید به عنوان یک مرد سدهای ارتباطی را از میان بردارید.
البته بعید به نظر می رسد که مجموعه ای از این ویژگی ها در وجود یک مرد جمع شود. اما وجود هر یک از این عادات یا ویژگی ها باعث می شد که تعامل و ارتباط زن و شوهری دچار خلل جدی شود. لذا هر یک از این موارد به تنهایی این قدرت را دارد که زندگی زناشویی شما را مختل کند. پس یک بار دیگر این چند علامت را مطالعه کنید و اگر خودتان را حایز هر یک از آنها می دانید برای رفع آن تلاش جدی نمایید و البته حتما از یک مشاور هم کمک تخصصی دریافت کنید.
نویسنده: مجید بازیار
کلمات کلیدی:
گاهی اوقات مشکلات زندگی همسران، ناشی از عشقشان است. چگونه؟ نوع عشقتان را پیدا کنید تا بهتر معلوم شود!
گاهی عشق و علاقه ی بین همسران،بیشتر بیمارگون است تا ارامش بخش.مراقب باشید اگر محبت تان آزار دهنده است ،اصلاحش کنید.
عشق بین همسران، در طول سالهای زندگی، ممکن است به دلایل متعددی،کم یا زیاد شود. گاهی اوقات عشقی که بین زن و شوهر وجود دارد، عشقی بیمارگون است! یعنی شاید در نگاه اول، عاشقانه به نظر برسد ولی مشکلات متعددی را بر سر راه زوجین قرار میدهد. این نوع عشقها، عشقهای بیمارگون و غیر سالم هستند که در دراز مدت، بر روحیه همسران و نیز بر روابط زناشویی شان، تأثیر گذار است.
در اینجا انواع مختلفی از عشق بیمارگون را معرفی میکنیم و به ارائه ی راهکارهایی برای درمان هریک آن ها می پردازیم:
عشق ایثارگرانه
رابطه ای که در آن، فرد بیش از آنچه به دست می آورد، از خود مایه می گذارد. تا جایی که گاهی احساس می کنند این رابطه به کلی یک طرفه شده است! رابطه یک طرفه ای که در آن، یک نفر با از خود گذشتگی، مدام در تلاش جلب رضایت و برآورده ساختن نیازهای فرد دیگر است. این افراد پس از مدتی، دیگر آن شور و نشاط عاشقانه ی اولیه را نخواهند داشت زیرا از نشاط درونی خود، غافل شده اند.
توصیه روانشناسان به این افراد این است که به خارج از چهارچوب عشقی خود نیز نگاهی بیندازند و به جستجوی چیزهایی غیر ازین نوع عشق ، برای لذت بردن بپردازند. بدانید که غیر از همسرتان، دوستان و اقوامی نیز وجود دارند و باید زمانی را به انجام فعالیت های مورد علاقه خودتان و معاشرت با افرادی که دوست دارید اختصاص دهید و بد نیست که گاهی این معاشرت ها و فعالیت ها، بدون حضور همسرتان، ولی البته با آگاهی و رضایت او، باشد. به این ترتیب با ارزش نهادن به خود، رابطه عاشقانه شما نیز تقویت می شود!
از کارهای ساده ولی بسیار تأثیر گذاری مانند آراستن خود، رنگ کردن مو و... که هم باعث تقویت روحیه خودتان می شود و هم همسرتان را به نشاط می آورد دریغ نکنید. این امر ربطی هم به جنسیت ندارد!
امام باقر(ع) می فرمایند: سزاوار نیست زنان، آراستن خود را [برای همسرانشان]، تعطیل کنند هرچند به آویختن گردنبندی باشد. [1]
امام رضا(ع) نیز درباره مردان می فرمایند: خضاب و خودآرایی مردان مایه افزایش عفت و پاکدامنی زنان است. [چنانکه برخی] زنان، عفت را بدلیل ناآراستگی همسرانشان ترک کردند [2].
عشق وسواس گونه
به نوعی از عشق گفته می شود که در آن، عاشق می خواهد تمام اوقات خود را با معشوقش بگذراند . این افراد حتی وقتی هم که ازدواج می کنند و حتی پس از گذشت سال ها، همچنان نگران رابطه و زندگی زناشویی خود هستند بدون اینکه مورد عجیب یا مشکوکی رخ داده باشد! طبیعی است که زندگی در کنار چنین همسری با این حد از وسواس و نگرانی درباره ی رابطه زناشویی، اول از همه شریک زندگی اش را ناراحت میکند و اتفاقاً همین نگرانیهای بیمورد، باعث دلزدگی همسرش میشود.
اخیراً خانمی که برای مشاوره مراجعه کرده بود بیان میکرد که همسرش از وی خسته شده است و با اینکه او تمام تلاشش را میکند که عشقشان مثل سابق باشد ولی موفق نبوده است. پس از بررسیها معلوم شد که این خانم دچار عشق وسواسی است و درواقع آنقدر همسرش را تحت فشار این حالات خود قرار داده است که او را خسته کرده!
توصیه ما به این خانم و کسانی مانند ایشان این است که متوجه شوند برای حفظ همسر و زندگی مشترک باید دست از نگرانی برداشته و زمانی برای تنفس به معشوق خود بدهند. به یاد داشته باشید که حتی شیرین ترین ها هم می توانند به مرز «بیش از حد» برسند و دیگر شیرین به نظر نیایند. اگر احساس ناامنی در شما بسیار شدید است، بدون معطلی با یک متخصص مشورت کنید و رابطه خود را بهبود بخشید.
اگر عاشق احساساتی هستید، برای زنده نگهداشتن عشق خود بهتراست قرار ملاقات های عاشقانه و دو نفری بگذارید، برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب دهید و تعطیلات را با یکدیگر سپری کنید و نگذارید که عشق رومانتیک شما دچار روزمرگی شود . و تلاش بسیار کنید که چیزهایی مهمتر از مسائل مادی و ظاهری، در معشوقتان بیابید و به چیزهایی دل بسپارید که به اصطلاح به یک تب بند نباشند!
عشق بازیگرانه
بعضی افراد هستند که عاشق ناز کردن و به دست آوردن دل معشوق هستند. برای آنها تعقیب و گریز ابتدای یک رابطه بسیار جذاب تر از ادامه دادن متعهدانه ی آن است. تا جایی که اگر رابطه شان ،طولانی مدت شود، به سرعت خسته می شوند و به دنبال عشق جدید می گردند! این افراد دوست دارند طالب بمانند و معشوقشان مدام از آنها بگریزد و ازین بازی لذت بسیار می برند. لذا به محض اینکه ببینند معشوق نیز به آنها علاقمند شده است از او دلسرد شده و او را رها می کنند . متأسفانه در مشاوره ها، با دخترانی که در دام عشق بازیگرانه برخی مردان افتاده اند، بسیار برخورد داشته ام.
آنچه مهم است این است که معشوق های این چنین عاشقانی، باید بدانند که عدم جذابیت یا بی عرضگی آنان در حفظ عشق، دلیل این رهاشدن نبوده است و ازین بابت نگران نباشند .
و اما درباره این دسته از عاشقان ، توصیه میشود که اگر چنین دل بازیگری دارید، سعی کنید با توسل و دعا وسوسه را از قلب و ذهن خود دور کنید و به جای این که در جایی خارج از رابطه فعلی خود به دنبال هیجان باشید، بکوشید که آن را در همین رابطه ایجاد کنید و درین مسیر از کمک مشاورانی متعهد، بهره بگیرید.
عشق احساساتی
عاشقان احساساتی، عاشق «عاشق بودن» هستند! برای آنها صِرف عاشق شدن مهم است لذا آنها خیلی زود به جذابیت های ظاهری دیگران (مثل زیبایی، ثروت و...) دل می بندند و البته با از بین رفتن این ظواهر جذاب نیز به همان سرعتِ عاشق شدنشان، فارغ میشوند!
روانشناسان به این افراد توصیه می کنند که به خاطر داشته باشند عشق واقعی نباید با کم شدن موی سر معشوق یا ورشکستگی پدرش، یا حتی بروز جراحتی در چهره اش، رو به نقصان بگذارد . اگر چنین عاشقی هستید، برای زنده نگهداشتن عشق خود بهتراست قرار ملاقات های عاشقانه و دو نفری بگذارید، برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب دهید و تعطیلات را با یکدیگر سپری کنید و نگذارید که عشق رومانتیک شما دچار روزمرگی شود . و تلاش بسیار کنید که چیزهایی مهمتر از مسائل مادی و ظاهری، در معشوقتان بیابید و به چیزهایی دل بسپارید که به اصطلاح به یک تب بند نباشند!
عشق رفیقانه
در این نوع از عشق، فرد به دلیل ویژگیهایی که در شرایط مختلف از معشوقش دیده است، به او دل می بندد. چنین رابطه ای مبتنی بر شناخت و به گونه ای محترمانه و توأم با محبت است . که غالباً پس از مدتی ، کم کم سر و کله عشق در آن پیدا می شود. چنین روابطی ممکن است بسیار کند پیشروی کنند، اما بسیار مستحکم هستند. نکته مهمی که لازم است گفته شود این است که نباید فراموش کنید رفاقت و تفاهم در زندگی مشترک ، بااینکه لازم است ولی کافی نیست و زوجین علاوه بر این نوع رفاقت و دوستی، باید گاهی اوقات با جرقه هایی از احساسات و تمایلات، آن را زیباتر و هیجان انگیزتر کنند.
نتیجه گیری:
احترام به عشق، احترام به فطرت است . لذا لازم است که فرق عشق سالم و بیمار را بشناسیم تا اتفاقی ناسالم را تعبیر به عشق نکنیم!
منابع:1. عشق کافی نیست. فروم/2. عشق شکستنی است. ترجمه حمیدی/3. تخریب کنندگان عشق- حارلی/4.نشریه کوچه ما، شماره 12/5.مکارم الأخلاق. طبرسی/6. کافی. ج5/تبیان
کلمات کلیدی:
مسئولیتپذیر بودن باعث انجام بهتر و صحیحتر کارها و مسائل میشود. اشخاص مسئولیتپذیر به علت پاسخگو بودن قابل اعتمادترند و جلب اعتماد دیگران یکی از زمینههای مهم پیشرفت و بهتر و آرامتر شدن زندگی است.
مسئولیتپذیری همراه با قبول مسئولیتهای بزرگتر(به شرطی که فرد شرایط لازم و کافی امور مربوطه را داشته باشد) عاملی مهم برای تسریع روند پیشرفتهای فردی و اجتماعی است. این ویژگی در هر حرفه یا شغلی بر میزان اعتبار اجتماعی شخص میافزاید. احساس ارزشمند بودن و عزتنفس از نتایج دیگر آن است. اینان به دلیل اعتباری که در جامعه کسب میکنند برجستهتر هستند و بدین ترتیب ترقی و پیشرفت را نصیب خود و جامعه میکنند.
در روند افزایش مسئولیت پذیری خود یا تقویت آن در دیگران، باثبات بودن و متعهد بودن 2 شرط مهم و اساسی است. هر قدر در انجام کار جدیتر باشیم و پایداری را در خود تقویت کنیم، احتمال دستیابی به اهدافمان بیشتر میشود. سعی کنید مسئولیتی را که پذیرفتهاید ولو هر قدر کوچک به طور منظم انجام دهید. مثلا اگر مسئولیت بیرون گذاشتن زباله به شما محول شده، سعی کنید همیشه خودتان این کار را انجام دهید. انجام دادن گاه به گاه یک عمل باعث ایجاد خستگی و بیحوصلگی و در نتیجه ترک آن میشود.
ویژگیهای افراد مسئولیتپذیر:
داشتن اعتماد به نفس
فعال بودن و پویایی
قبول شکستها درصورت ناکامی به جای مقصر دانستن دیگران یا توجیه شکستها
تلاش برای جبران ناکامیها
انعطافپذیر بودن درصورت لزوم
پاسخگو بودن نسبت به امور محوله
هدفمندکردن فعالیتها
برنامهریزی برای دسترسی به اهداف از قبل تعیین شده
یکی از ویژگیهای مهم شخصیتی که در موفقیت ما نقش عمدهای ایفا میکند، مسئولیتپذیری است. احتمالا شما نیز تا به حال با افرادی مواجه شدهاید که به دقت وظایفشان را انجام میدهند و نیازی به تذکر دیگران ندارند، از طرف دیگر حتما اشخاصی را هم مشاهده کردهاید که به وظایف خود اهمیتی نمیدهند و برای مسئولیتی که به عهده دارند هیچ ارزشی قائل نیستند. ما غالبا برای توصیف دسته نخست از واژه مسئولیتپذیر استفاده کرده و دسته دوم را انسانهایی بیمسئولیت قلمداد میکنیم. اگرچه این تعریف از مسئولیتپذیری اشتباه نیست، اما روانشناسان تعریف دقیقتری از این ویژگی ارائه دادهاند. سرتو (1989) مسئولیتپذیری را یک الزام و تعهد درونی از سوی فرد برای انجام مطلوب همه فعالیتهایی که بر عهده او گذاشته شده است، تعریف میکند و معتقد است مسئولیتپذیری از درون فرد سرچشمه میگیرد. فردی که مسئولیت کاری را بر عهده میگیرد، توافق میکند که یکسری فعالیتها و کارها را انجام دهد یا بر انجام این کارها توسط دیگران نظارت داشته باشد.
بسیاری از افراد دوست دارند که مسئولیتپذیرتر شوند، اما فکر میکنند که چون وارد سنین بزرگسالی شدهاند، دیگر قادر نیستند برای رشد و پرورش این ویژگی، کاری انجام دهند. درست است که مسئولیتپذیری نیز مانند هر ویژگی دیگری در دوران کودکی سریعتر آموخته میشود، اما این بدان معنا نیست که اگر فردی در کودکی به هر دلیلی مسئولیت پذیری را نیاموخت به ناچار باید در طول عمر خود با عدم مسئولیت پذیری و عواقب ناشی از آن دست و پنجه نرم کند.
نتایج مطالعات گوناگون نشان داده است که خوشبختانه مسئولیتپذیری ارثی نیست، بلکه معنا و مفهومی قراردادی، اخلاقی و تربیتی است که میتواند در هر زمانی فراگرفته شود. ممکن است شما مجبور شوید به دلیل از دست دادن زمان معمول یادگیری این ویژگی (دوران کودکی) زمان بیشتری صرف تمرین و آموختن آن کنید، اما مهم این است که بالاخره مسئولیت پذیری را فراخواهید گرفت. به همین سبب روانشناسان راهکارهایی را برای افزایش مسئولیتپذیری ارائه کردهاندکه در ادامه به ذکر آنها میپردازیم.
از اشتباه کردن نهراسید
به خاطر داشته باشید که احساس مسئولیت هنگامی در افراد بهوجود میآید که به آنها مسئولیت داده شود. در عین حال فرد باید در مورد اثربخشی پاسخهایش، بازخورد دریافت کند و در مورد راههای گوناگونی که در دیگر موقعیتها مناسب هستند، اطلاعاتی داشته باشد. اگر از اشتباهات خویش درس بگیرید، عملکرد بهتری در آنچه انجام میدهید، به دست خواهید آورد. اما چنانچه نتوانید یاد بگیریدکه چرا کارتان اشتباه بوده است یا به جای آن میتوانستید چه کار دیگری انجام دهید، هرگز در کارتان پیشرفت نخواهید کرد. بدین منظور هرگاه در کاری شکست خوردید، از خودتان این سؤالات را بپرسید: چه رفتارهای اشتباهی را مرتکب شدهام؟ چه درسها یا آگاهیهایی از اشتباهاتم بهدست آوردهام؟ سپس سعی کنید با پاسخ دادن به این سؤالات بینش کامل و دقیقی نسبت به کار خود به دست آورید تا در کوشش بعدی موفق شوید.
به خاطر داشته باشید که مسئول بودن به معنی پیروی کورکورانه از دیگران نیست
توانایی اخذ تصمیمهای درست، عامل عمده تکامل حس قدرت یا کنترلکردن شرایط زندگی خویش است. نتایج پژوهشهای متعدد حاکی از آن است که بین مسئولیتپذیری و تصمیمگیری رابطه تنگاتنگی وجود دارد. شک نیست که مردد و بیتصمیم بودن یک راه بیمسئولیت بودن است. با خود بیندیشید که در اتخاذ چه تصمیماتی دچار تردید میشوید. برای پیبردن به این موضوع، از گامهای متوالی مهارت حل مسئله بهره بگیرید. از آنجایی که در یکی از شمارههای پیشین این مهارت را به تفصیل شرح دادهایم به بیان مختصر آن بسنده میکنیم. این مراحل به اختصار عبارتند از:
1. مشخصکردن مسئلهای که نیاز به تصمیمگیری دارد.
2.جستوجوی راهحلهای مختلف
3.ارزیابی راهحلها و انتخاب بهترین آنها
4.عملیکردن راهحلها.
از برنامهریزی غافل نشوید
برنامهریزی و تهیه فهرستی از کارها، اهداف و وظایفتان به شما کمک میکند تا به اندازه توانتان تلاش کنید و انتظارات غیرواقعبینانهای از خودتان نداشته باشید. بهعلاوه مکتوبکردن اهدافتان سبب میشود که آنها را جدیتر بگیرید و برای نیل به آنها بیشتر تلاش کنید. به خاطر داشته باشید که رسیدن به اهداف بزرگ تنها از طریق برداشتن گامهای کوچک و متوالی میسر است. هدفتان را به اهداف جزئیتر تقسیم کرده و پس از طی هر قدم به عبور از مرحله بعد بیندیشید.
تلاش کنید احساس قدرت را در خود افزایش دهید
افراد برای برخورداری از عزت نفس زیاد (یکی از ویژگیهای مرتبط با مسئولیت پذیری)، به حس قدرت نیاز دارند. داشتن احساس قدرت به معنی آن است که فرد دارای منابع، فرصت و قابلیت تأثیرگذاری بر شرایط زندگی خویش است. فرد باید فرصت داشته باشد که انتخاب کند و تصمیم بگیرد، کفایت خویش را اعمال کند و وظایفی را که با تواناییهای وی مطابقت دارد، به انجام برساند. بدین منظور لازم است تلاش کنید که فرصتهایی را برای ابراز کفایت خود بهوجود آورید و به محض اینکه سطح کفایتتان بالا رفت، فرصتهایی جدیدی به وجود آورید تا بتوانید آنچه را که آموختهاید، تمرین کنید.
برای افزایش حس قدرت در خود لازم است هنگام رؤیارویی با مسائل مختلف به 3 عامل توجه کنید تا میزان مسئولیتپذیری خود را افزایش دهید. این عوامل عبارتند از:
الف- امکاناتی که در اختیار دارید
ب– فرصت انجام کار مورد نظر
ج– قابلیت انجام آن کار
برای برنامه ریزی به دیگران کمک کنید
هر سال حداقل به یک نفر کمک کنید تا اهداف و برنامههایش را مشخص کند. او را تشویق کنید تا فهرستی از اهداف بلند مدت خود تهیه کرده و گامهای لازم برای رسیدن به این اهداف را یادداشت کند. هرچند وقت یک بار از او بخواهید که یادداشتهایش را به شما نشان دهد و بگوید چقدر به اهداف خود نزدیک شده است. به خاطر گامهایی که برداشته وی را تشویق کرده و او را درباره اشتباهاتش راهنمایی کنید.
سعی کنید مطلبی کسل کننده اما مفید را بیاموزید
اغلب مردم میدانند که بالاخره باید کار خاصی را انجام دهند، اما این فرایند آنقدر به نظرشان خسته کننده میآید که تا جایی که میتوانند از انجام آن طفره میروند و به فعالیتهای دیگری که برایشان لذت بخش هستند میپردازند. کار مفیدی که شما میخواهید انجام دهید چیست؟ یادگیری لغات یک زبان بیگانه؟ یا آموختن شیوه حسابداری کامپیوتری؟ اطمینان حاصل کنید که این کار،کاری است که باید در گذشته به انجام میرسیده، اما تنها به دلیل خسته کننده بودن تا به حال به تعویق افتاده است.پس از اینکه موضوع مشخص شد به کتابخانه بروید و کتابی در آن مورد به امانت بگیرید،سعی کنید که کتاب را به طور کامل و با دقت بخوانید.
تعریف دقیقی از مسئولیتپذیری داشته باشید
مسئولیتپذیری یعنی قابلیت پذیرش، پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست میشود و شخص حق دارد که آن را بپذیرد یا رد کند. وقتی فردی میخواهد مسئولیت را بپذیرد، باید برای او کاملا مشخص شود که موضوع درخواست چیست و در برابر به عهده گرفتن آن چه چیزی به دست میآورد. در واقع مسئولیت انتخابی آگاهانه است، درست مثل قراردادی نانوشته که تمام اجزای آن برای فرد مشخص است. هنگامی که فردی احساس مسئولیت کند، دیگر لزومی ندارد که دیگران به او بگویند که در هر موقعیتی چگونه عمل کند. افراد در نتیجه توجه به مقررات، ارزیابی تجربههای خویشتن و رسیدن به نتیجهگیریهای واقعگرایانه آن تجربهها، الگوی رفتاری مناسبی را اختیار میکنند.
آیا شما هم گاهی با خود فکر میکنید که اصلا انسان مسئولیتپذیری نیستید و از این موضوع ناراحت میشوید؟ یا از آن دسته افرادی هستید که به مسئولیت پذیر بودن خود میبالید و به این ویژگی مثبت خود افتخار میکنید؟ از آنجایی که تعاریف متعددی درباره مسئولیتپذیری وجود دارد، ممکن است تصوری که شما در این باره از خودتان دارید، کاملا درست نباشد. آزمون زیر به شما کمک میکند که دریابید آیا واقعا فرد مسئولیتپذیری هستید یا خیر و آیا خواستگارتان از ویژگی مسئولیتپذیری برخوردار است؟
لطفا عبارات زیر را به دقت خوانده و میزان موافقت یا مخالفت خود با هر یک از آنها را با استفاده از گزینههای (کاملا موافقم، موافقم،نظری ندارم،مخالفم یا کاملا مخالفم) مشخص کنید:
1. من وسایل متعلق به خود را تمیز و مرتب نگه میدارم.
2. من به خوبی میتوانم وقت و فعالیت خود را طوری تنظیم کنم که کارهای محوله به موقع انجام شود.
3. آدم بسیار منظم و با برنامهای نیستم.
4. سعی میکنم وظایف محوله به خود را با صداقت و درستی انجام دهم.
5. من دارای اهداف دقیق و روشنی هستم و برای دستیابی به آنها طبق برنامه منظمی عمل میکنم.
6. قبل از شروع هر کاری وقت زیادی تلف میکنم.
7. برای دستیابی به اهداف خود سخت تلاش میکنم.
8. وقتی تعهدی میدهم همیشه آن را اجرا میکنم.
9. بعضی اوقات آنطور که باید صادق و قابل اطمینان نیستم.
10. آدم سازنده و مولدی هستم و همیشه مسئولیتهای خود را به انجام میرسانم.
11. به نظر نمیرسد هرگز بتوانم کارهای خود را نظم و ترتیب دهم.
12. سعی میکنم همه کارهای خود را به بهترین نحو انجام دهم.
13. بدهکاریهایم را سر موقع و کامل پرداخت میکنم.
14. برایم مشکل است خود را مجبور به انجام وظایفم کنم.
15. وقتی کاری را به دست میگیرم تقریبا همیشه آن را به پایان میرسانم.
16. غالبا کارهایم را بدون برنامهریزی زمانی انجام میدهم.
17. برای جلوگیری از دوباره کاری سعی میکنم کارهایم را با دقت انجام دهم.
18. آنقدر کارهای ریز و کوچک برای انجام دادن دارم که گاهی تمام آنها را نادیده میگیرم.
19. وقتی میخواهم به یک سفر کوتاه بروم، از قبل با دقت در رابطه با آن برنامهریزی میکنم.
20. وقت زیادی را برای پیداکردن چیزهایی که سر جایشان نگذاشتهام صرف میکنم.
شیوه نمرهگذاری:
در عبارات19 ،1،2،4،5،7،8،10،11،12،13،15،17 به گزینه کاملا موافقم4 امتیاز، موافقم3 امتیاز، نظری ندارم 2 امتیاز، مخالفم یک امتیاز و کاملا مخالفم صفر امتیاز تعلق میگیرد. در عبارات3،6،9،11،14،16،18،20 نمرهگذاری معکوس است، یعنی به عبارت کاملا موافقم صفر امتیاز، موافقم یک امتیاز، نظری ندارم2امتیاز، مخالفم 3امتیاز و کاملا مخالفم 4امتیاز تعلق میگیرد. حالا امتیازات خود را باهم جمع کنید.
نتیجهگیری:
امتیاز بالاتر از 50: به شما تبریک میگوییم، شما فرد مسئولیتپذیری هستید. شما اهداف و برنامههای خاصی را در زندگی خود تعیین کرده و برای دستیابی به آنها میکوشید. از طرف دیگر به قول و قرارهایتان سخت پایبندید و به همین دلیل اطرافیانتان کاملا به شما اطمینان دارند. به علاوه شما بهخوبی از ارزش زمان این موهبت الهی آگاهید و بنابراین آن را بیهوده هدر نمیدهید.
امتیاز پایینتر از 50: متاسفانه حس مسئولیتپذیری شما ضعیف است، البته این گفته به این معنا نیست که شما به اصول اخلاقی پایبند نیستند، بلکه منظور این است که معمولا دقت کافی برای انجام کارها ندارید و در جهت رسیدن به اهداف خود نیز چندان مصر و پیگیر نیستید. برخی از شواهد پژوهشی نیز نشان میدهند که نیاز به لذتطلبی و علاقهمندی به امور جنسی در افراد دارای نمره پایین بیشتر از افرادی است که نمرههای بالا کسب میکنند.
نویسنده: مجید بازیار
کلمات کلیدی:
1) نقش روی انگشتر
نقش اسم اعظم که بر روی نگین انگشتر و یا تابلو، دیده میشود، توسط عبدالبهاء طرح گردیدهاست. این طرح شامل سه خط افقی است که نشان دهنده عالم حق (عالم خداوند)، عالم امر (عالم پیامبران) و عالم خلق (عالم انسان) است. خط عمودی که این سه خط را قطع میکند نشاندهنده مظهر ظهور یا پیامبر است که عالم خداوند را به عالم انسان مرتبط میسازد. دو ستاره در اطراف نشان دهنده باب و بهاءالله هستند.چهار حرف «هـ» نشانگر بهاءالله و دو خطی که به شکل «ب» هستند، نشانگر باب میباشند.
2)ستاره 5پر
شوقی افندی، ذکر کردهاست که نشان و علامت دیانت بهائی، ستاره 5 پر است. بر طبق حروف ابجد، باب برابر 5 است و بهاء برابر 9. از این رو ستاره 9پر نیز به عنوان یکی از نشانهای دیانت بهائی ذکر میشود.
یکی از الواح به دستخط باب
3)ستاره نه پر
4)یابهاءالابهی، اسم اعظم در دیانت بهائی
مفهومی از دعا و استمداد دارد و به معنای «ای روشنترین روشنائیها» است. طرح اصلی یا بهاءالابهی که در اغلب منازل بهائیان وجود دارد، از مشکین قلم خطاط معروف بهائی بودهاست.
5)توبه نامه علی محمد شیرازی (باب)
توبه نامه باب
ناصرالدین میرزای ولیعهد گزارشی از این جلسه برای پدرش محمد شاه قاجار فرستاده که در آن آمده است:
«قربان خاک پای مبارکت شوم. . . اول حاج ملامحمود پرسید مسموع می شود تو می گویی من نایب امام زمان هستم و بابم و بعضی کلمات گفته ای که دلیل بر امام بودن، بلکه پیغمبری توست. (باب) گفت: بلی، حبیب من، قبله من، من نایب امام هستم و باب امام هستم و آنچه گفته ام و شنیده ای راست است و اطاعت من بر شما لازم است. . . به خدا قسم کسی که از صدر اسلام تاکنون انتظار او را می کشید منم. . . بعد از آن پرسیدند از معجزات و کرامات چه داری؟ گفت اعجاز من این است که از برای عصای خود آیه نازل می کنم و شروع کرد به خواندن این فقره: بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان الله و القدوس السبوح الذی خلق من السموات و الارض کما خلق هذا العصا آیه من آیاته(او) اعراب کلمات را به قاعده نحو غلط خواند و تأ سماوات را به فتح خواند. گفتند مکسر بخوان آنگاه و الارض را مکسور خواند. امیرارسلان عرض کرد اگر این قبیل فقرات از جمله آیات باشد، من هم توانم تلفیق کرد و عرض کرد: «الحمدالله الذی خلق العصا کما خلق الصباح و المسأ». باب بسیار خجل شد. بعد از آن مسائلی چند از قصه و سایر علوم پرسیدند و جواب گفتن نتوانست. چون مجلس گفتگو تمام شد، جناب شیخ الاسلام احضار کرد و باب را به چوب مضبوط زده و تنبیه معقول نموده و توبه کرد و بازگشت و از غلطهای خود انابه و استغفار کرد و التزام پا به مهر سپرد که دیگر از این غلطها نکند. امر، امر همایون است. . . »( 1)
بر اساس مدارک و نوشته های موجود در پایان این مجلس «سیدعلی محمد باب» که تاب مجازات را نداشت، دست از ادعای خود کشید و توبه نامه ای رسمی به خط خود نوشت.
از توبه نامه پا به مهری که ناصرالدین شاه در گزارش به پدرش محمدشاه یاد می کند نشانی در دست نیست اما یک نامه از «علی محمد باب» به ناصرالدین میرزا ولیعهد باقی مانده که اصل آن در کتابخانه مجلس شورای ملی است. ( 2)
-------------------------------
(1)«کشف الغطأ» اثر میرزا ابوالفضل گلپایگانی، صص 204-201
(2)در کتاب بهائیان نوشته سیدمحمد باقر نجفی صفحه 224، در مورد این توبه نامه چنین آمده است: «آنچه مسلم است، صورت اصلی دستخط علی محمد شیرازی، درقاب عکسی، در سالن قدیمی کتابخانه مجلس شورای ملی آویزان بوده است. مطلعان و کسانی که به کتابخانه مجلس رفت و آمد داشته و دارند، اذعان می دارند که خود صورت دستخط علی محمد شیرازی را که در قاب عکسی در سالن کتابخانه مجلس شورای ملی آویزان بوده، کراراً دیده اند و در زمان مسؤولان وقت، آن را برداشته، به کجا برده و یا تحویل داده اند، معلوم نیست! مؤلف این کتاب درآبان 1353، تحقیقات جامعی در کتابخانه مجلس شورای ملی به عمل آورد ولی مسؤولان از توبه نامه مذکور اطلاعی نداشتند و از آنجایی که احتمال داده می شد در صندوق کارپردازی مجلس گذارده شده باشد، کوشش به عمل آورد تا به محتویات صندوق مذکور، دستیابی پیدا کند. ولی بعدها معلوم شد که توبه نامه در صندوق کارپردازی موجود نیست!. . از آنجایی که صاحب اصلی این سند، ملت ایران می باشند، می بایست تحقیق و بررسی هایی از مسؤولان کتابخانه در سنوات مختلف خاصه در سال های 1315 به بعد صورت پذیرد، تا از سند مذکور اطلاع دقیق و یا در صورت اثبات مفقود شدن آن پرده ها از یک دستبرد جنایتکارانه بالا رود و نقشه های زعمای بهائی ایران به عنوان خدمت به کتابخانه مجلس و در لباس کتابدار و مسؤول کتابخانه معلوم همگان گردد!. . . »
همچنین نورالدین چهاردهی در صفحات 89 و 90 کتاب «بهائیت چگونه پدید آمد»، چاپ دوم تابستان 1369، که توسط چاپ و انتشارات آفرینش منتشر شده می نویسد:
«در کتاب بیان الحق تألیف سیدعباس علوی، توبه نامه سیدباب را تأیید کرده است»
وی در ادامه می نویسد:
«در ایام محمدرضا(ی) مخلوع در میدان بهارستان اغتشاشی بر پا، بهائیان مجلس را به آتش کشیده که توبه نامه سوخته شود خساراتی وارد آمده اما توبه نامه محفوظ ماند»
و در صفحه 178 کتاب در مورد وضعیت فعلی این سند می نویسد:
«ارباب کیخسرو در ایامی که در کرمان به سر می برد به معلمی اشتغال داشت و همسر دوم وی از خاندان بهائی بود. در اوقاتی که در مجلس شورای ملی بود بهائیان با وی تماس گرفته و حاضر شدند مبلغ دوازده هزار تومان که در آن سنوات ثروت معتنابهی بود به ارباب کیخسرو داده و اصل سند توبه نامه باب را که در صندوقی در کتابخانه مجلس مضبوط بود ابتیاع کنند و خیلی اصرار و سماجت کردند بر ما معلوم نیست علت استنکاف ارباب ]کیخسرو[ به چه سبب بود. فرمان مشروطیت و نطق افتتاحیه مظفرالدین شاه نیز در جعبه ای در کتابخانه مجلس محفوظ است ]که[ فرمان مشروطیت به خط قوام السلطنه است. در زمانی که ریاست مجلس به عهده مهندس ریاضی بود استاد بوذری که از اساتید به نام خط است احضار و به وی گفت توبه نامه باب مفقود شده است، استاد نشانه صندوقی را داد و پس از آوردن صندوقچه توبه نامه باب در آن موجود بود که اکنون نیز در کتابخانه مجلس جمهوری اسلامی نگهداری می شود و آقای حائری که مردی دانشمند و متدین و از خاندان علمای بزرگ تشیع است، بیش از دیگران صلاحیت ریاست کتابخانه مجلس را دارا می باشد و آثار ارزنده در فهرست کتب خطی کتابخانه منتشر ساخته است».
از دیرباز، پژوهشگران بسیاری در پی یافتن مدرک و مستندی درباره توبهنامه معروف علی محمد شیرازی خطاب به ناصر الدین شاه قاجار بودهاند. وجود متن این توبهنامه در یکی از معتبرترین کتب بهائیت که به دستور عبدالبهاء (عباس افندی) نوشته شده است، میتواند مدرکی دیگر برای صحت درستی استناد به این متن باشد.
این کتاب در پاسخ به کتابی با نام «نقطة الکاف: در تاریخ ظهور باب و وقایع هشت سال اول از تاریخ بابیه» منسوب به حاجی میرزا جانی کاشانی و با سفارش عباس افندی نوشته شد.
محیط طباطبایی درباره دلایل جمعآوری این کتاب مینویسد: کشف الغطاء به دستور و نظارت عبدالبهاء (عباس افندی) و به دستیاری میرزا ابوالفضل گلپایگانی و ادیب طالقانی و نعیم سدهی و سمندر قزوینی و مهدی گلپایگانی (از فعالان و مبلغان بهائیت) در رد نقطه الکاف، از سال 1330 تا 1334 ق. تنظیم و تدوین و در عشق آباد روسیه به چاپ رسید و آماده انتشار شد.
اما سقوط فلسطین به دست انگلیسیها و پیدایش مصالح تازهای که بر اثر انقلاب روسیه قوت گرفته بود سبب شد که هزاران نسخه آماده انتشار از آن نابود گردد.
میتوان در توضیح این مسئله گفت پس از فروپاشی امپراتوری تزاری، عباس افندی (عبدالبهاء) پیشوای وقت این فرقه، قبلهاش را از پایتخت تزار به لندن تغییر داد و آثار این چرخش سیاسی نیز به زودی خود را نشان داد.
اعطای لقب و نشان از وی لندن به عباس افندی و ثناگویی رسمی وی از جرج پنجم، جلوه بارز این چرخش بود. جلوه دیگر این چرخش، اقدام افندی به جمع کردن و محو نسخههای کتاب «کشف الغطاء عن حیل العداء» (چاپ روسیه) بود که به دستور خود افندی و به قلم میرزا ابوالفضل گلپایگانی (و برخی از دیگر مبلغان مشهور بهایی) در رد کتاب «نقطة الکاف» نوشته شده بود که در آن تعریضاتی به سیاست انگلیس صورت گرفته بود.
اما، چون چاپ این کتاب مصادف با پیروزی قشون انگلستان در حیفا و قبول اطاعت و خدمتگزاری جمیع بهائیان نسبت به حکام انگلیسی در منطقه زیر نفوذ انگلستان بود، عبدالبهاء (عباس افندی) صلاح ندید که این کتاب با دارا بودن این مایههای ضدانگلیسی و در حالی که زد و بندهایی صورت گرفته بود، انتشار یابد.
از این رو دستور داد پس از جمعآوری نسخههای کشف الغطاء آن را بسوزانند و تنها تعداد انگشتشماری از آن در کتابخانههایی در انگلستان و فرانسه و ایران و آن هم در کتابخانههای خصوصی و محرمانه بهائیان از این فرمان جان سالم به در بردند.
در عین حال، نسخه هایی از این کتاب در برخی کتابخانه ها و در برخی سایت های اینترنتی موجود است و از جمله موضوعات مورد توجه در این کتاب درج توبهنامه معروف علی محمد شیرازی (معروف به باب) پایهگذار اصلی فرق بابیت و بهائیت است که خبرگزاری آینده روشن به بازنشر آن اقدام می کند.
آنچه میخوانید از صفحات 204 و 205 این کتاب است که در سال 1919 در عشق آباد منتشر شده است:
«صورت دستخط حضرت نقطه اولی به ناصر الدین شاه در اوقات ولیعهدی او در تبریز که بر علما جوابی نوشتهاند:
فداک روحی الحمد لله کما هو اهله و مستحقه که ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر کافه عباد خود شامل گردانیده فحمداً ثم حمداً که مثل آن حضرت را ینبوع رأفت و رحمت خود فرموده که بظهور و عطوفتش عفو از ندگان و ستر بر مجرمان و ترحم به دعیان فرموده اشهد الله و من عنده که این بنده ضعیف را قصدی نیست که خلاف رضای خداوند عالم و اهل ولایت او باشد اگرچه بنفسه وجود ذنب صرف است ولی چون قلبم موفق به توحید خداوند جل ذکره و به نبوت رسول او ولایت اهل ولایت اوست و لسانم مقر بر کل ما نزل من عند الله است امید رحمت او را دارم و مطلقاً خلاف رضای حق را نخواستهام و اگر کلماتی که خلاف رضای او بوده از قلم جاری شده غرضم عصیان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعایی باشد استغفر الله ربی و اتوب الیه من ان ینسب الی امر و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیل بر هیچ امری نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجه الله علیه السلام را محض ادعای مبطل است و این بنده را چنین ادعایی نبوده و نه ادعای دیگر. مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنان است که این دعاگو را به الطاف و عنایت سلطانی و رأفت و رحمت خود سرافراز فرمایند. والسلام.»
تصویر این دو صفحه از کتاب «کشف الغطاء» :
منابع:
بهائیان، محمد باقر نجفی
«از تحقیق و تتبع تا تصدیق و تبلیغ فرق بسیار است» ، محیط طباطبایی، گوهر، سال 4، ش 2، اردیبهشت 1355
کشف الحیل، آیتی
مرجع :آینده روشن
نویسنده مجید بازیار
کلمات کلیدی:
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، بسیاری از آوازهایی که توسط بانوان خوانده میشود، با غنا همراه است و از سوی مراجع معظم تقلید حرام اعلام شده است.
با توجه به اینکه این روزها موضوع خوانندگی زنان در برخی محافل و مجامع عمومی مطرح شده و واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است، نظر رهبر معظم انقلاب در خصوص خوانندگی زنان در ادامه میآید:
-اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد، اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.
س: آیا جایز است مردى غناى زن اجنبیه را به قصد لذت بردن از حلال خود گوش کند؟ آیا غناى زن براى شوهر و بر عکس جایز است؟ و آیا این گفته صحیح است که شارع مقدس غنا را به علت ملازمت آن با مجالس لهو و لعب و عدم انفکاک از آن دو حرام کرده و تحریم غنا ناشى از تحریم آن مجالس است؟
ج: گوش دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوى که طربانگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است، حتّى غناى زن براى شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمىکند و حرمت غنا و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب مىشود و دائر مدار ملاکات فرضى و آثار روانى و اجتماعى نمىباشد، بلکه تا زمانى که این عنوان حرام بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب به طور مطلق است.
س: گوشدادن به صداى زن هنگامى که شعر و غیر آن را با آهنگ و ترجیع مىخواند، اعم از اینکه شنونده، جوان باشد یاخیر، مذکر باشد یا مؤنث چه حکمى دارد؟ و اگر آن زن از محارم باشد، حکم آن چیست؟
ج: اگر صداى زن بهصورت غنا نباشد و گوشدادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد و فرقى بین موارد فوق نیست.
س: اجراى کنسرت توسط زن براى زنان با علم به اینکه گروه نوازندگان نیز زن هستند، چه حکمى دارد؟
ج: اگر اجراى کنسرت بهصورت ترجیع مطرب(غنا) نباشد و موسیقى هم که نواخته مىشود از نوع لهوى حرام نباشد، این امر فىنفسه اشکال ندارد.
نویسنده: مجید بازیار
کلمات کلیدی:
جدید ترین تست روانشناسی آمریکا!
اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی که باعث میشوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا کنید به تست زیربا کمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی درکشورآمریکا است. |
اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی که باعث میشوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا کنید به تست زیربا کمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی درکشورآمریکا است.
1- فرض کنید شما مشخصه صورت کسی هستید,کدام قسمت ازصورت او هستید؟
الف : چین وچروک
ب : لکه
ج : خال زیبایی
د : کک ومک
ت :لبخند
2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟
الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن
3- کدام یک ازآلات موسیقی را دوست دارید؟
الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف
4- کدام یک ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟
الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : کمدی وکارتون
5- کدام یک ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟
الف : هیچ کدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای کمدی
د : چرخ وفلک ووسایلی که سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر
6- آیا شما به اشتباهات خودتان میخندید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه
7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عکس العملی نشان می دهید؟
الف : عصبانی میشوید
ب: ناراحت میشوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی میکنید
ت :چندین برابرتلافی میکنید
8- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطورمیکند چیست؟
الف : کارویا تحصیل
ب: مشکلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی که درپیش دارید
ت : کاری که تا شب انجام خواهید داد
9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟
الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا کامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی کن وبه دیگران هم اجازه زندگی کردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد
10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟
الف : اصلا
ب: تعداد کمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات
11- شما لبخند میزنید؟
الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد که برخی فکرمی کنند دیوانه هستم
12- نظردیگران راجع به شما اغلب کدام مورد است؟
الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران
13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان میدهید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداکثرتا جایی که امکان دارد
14- شما اعتقاد دارید که برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان کنید؟
الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی که امکان دارد به خودتان میرسید
15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش میرود؟
الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی میکنم
ب : همیشه برنامه ریزی میکنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امکان اجازه میدهم که خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی میکنم
حال امتیازات کنارگزینه هایی را که انتخاب کرده اید جمع کنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه کنید.
اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :
بدین معنی است که شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتکارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی کنند.اهداف مشخصی دارید وفکرتان برکارتان متمرکزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی کنید .یکی ازمهمترین نگرانی های شما این است که چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان کمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید که هدفی تعیین کنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریک بین مینگرید .احساس میکنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنکند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .کارهایی انجام دهید که ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شکوفا می شود .سعی کنید که بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.
اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :
بدین معنی است شما یک گل رزهستید .کمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوک لذت میبرید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه مینگرید .آگاهید که زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشکیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های که دارید امتحان کنید .سخت کوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس میدهد مشکلترین مساله درزندگیتان یکنواخت بودن مسایل است .یکنواختی درهرمساله ای شما را آزارمیدهد وباعث کسل شدن روحیه شما میشود .
به شما پیشنهاد میگردد که افق دیدتان را وسیع ترکنید .مسایل جدیدی را تجربه وکشف کنید .آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینکه فراموش نکنید که درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .
اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :
بدین معنی است که شما یک گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یک ویژگی بارزدرشما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما میشود .ممکن است شما کوچکترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یک شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوک لذت میبرید .گاهی شیطنت میکنید .مایلید که با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی که هیچ وقت نمیخندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید که با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهرکدام ازاین صفات میتواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان کم است .برای شما مشکل است که فقط برروی یک کارمتمرکز شوید به شما پیشنهاد میگردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طورکه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت میخواهند که همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وکاری راکه دوست دارید انتخاب کنید وتا پایان آن را انجام دهید
بیتوته
نویسنده: مجید بازیار
کلمات کلیدی:
کاش زمین گیر نبودی علی بسته ی زنجیر نبودی علی کاش تبت جان مرا می گرفت درد تو دامان مرا می گرفت دشمن و این خیمه ی پر سوز و درد شعله ی امید مرا سرد کرد عمه تو برخیز به میدان بیا تا نشود قوم عدو بی حیا عمه تو پیمانه ی صبر منی حسرت چشمان پر ابر منی
اذان بگو خدا را صدا بزن انسان اذان مغرب به افق قزوین التماس دعا چه مغرب درد ناکی است امروز:(
+باران نیزه که می آمد تیرها که هدف شناس بی سپاس می شدند وشمشیرها که زیر بغض کینه، گناه آلود ... سنگ ها که درد می کشیدند از نشانه گیری های درد آلود اهل نفاق وخنجرها که اشک می باریدند از قساوت پیمانها:( . . . گوشه ای از قتلگاه یک چیز تاب از دل ذرات عالم می برد مادرانه ای سوزناک: یا بنی قتلوک قتلوک قتلوک:(
+السلام علی الدماء السائلات السلام علی الاعضاء المقطعات السلام علی الرؤوس المشالات السلام علی النسوة البارزات:( صدقه برای امام زمان (عج)فراموشمون نشه:(
+تل همه ی دار و ندارم شده نقطه ی تصویر نگارم شده نیزه و شمشیر کجا می برید؟؟!! اسب و دو صد تیر کجا می برید؟؟! عشق چه اندازه به او عالم است؟ خون زچه رو نقش دل خاتم است؟؟ حاصل یک عمر دلم نیست شد مشق غم خون جگر بیست شد آن همه دلواپسی ام رنگ داد یک قفس افسوس و دل تنگ داد نیزه کجا می بری امید را؟؟!! آینه ی طلعت خورشیدرا ؟؟!!:(
+ببار باران تو نیز باید بباری گاهی آنقدر سوز زیاد میشود که اشک هم باید گریه اش بگیرد باران هم باید بسوزد و امشب تو سوز غریبانه ات را تندتر ببار تو به گریستن مستحق تری باران:(
+پاره ی تن ظهر عطش ناک شد پیرهن خاک به خون پاک شد آب از این ثانیه ها سیر گشت خواب پریشان تو تعبیر گشت حس عمو در پس شط جان گرفت دست به زانو چو یتیمان گرفت شهرت عباس مرا دل نوشت ساقی دریا غم ساحل نوشت دست ابوالفضل و توان و امید خواب عطش را به اسارت کشید بر قد نازش همه جا رشک بود نقطه ی پایان غمش مشک بود تا نفس باغچه احساس داشت حس علمداری عباس داشت
+شمس الشموس عمر من ای مهربان علی ای پاره ی تنم ای اشبه النبی هجده بهار حس مرا تازه کرده ای با خلق و خوی جد من اندازه کرده ای ای تشنه کام خسته ی بابا الی اللقاء ققنوس پر شکسته ی بابا الی اللقاء:( 1391
+دست به قنداقه ی پر خون گرفت واژه به واژه تب مجنون گرفت باغ گلم چشم ترم را ببین این نگه در به درم را ببین از چه شکستی همه ی باورم! مرهم زخم دل بی یاورم رحم بر این مادر تنها نبود کوزه ی دل......جای تو دریا نبود؟! کودک من تلخ نگاهم مکن این همه پر ناله و آهم مکن از چه نگاهت کم و محزون شده قلب تو هم غنچه ی من خون شده؟!! کی به گلویت زده تیر جفا بامن دلخسته نکردی وفا؟!:(
کلمات کلیدی: