گروه تاریخ مشرق- در دو قسمت پیشین این میزگرد مباحث مهمی پیرامون پروتستانتیسم اسلامی و با نحوه مبارزه با روحانیت شیعی و حوزه علیمه در دوران مشروطه و پس از آن، نحوه شکل گیری انحراف در تفکر گروه فرقان و ... مطرح شد. در بخش پایانی پیرامون شناسایی و مبارزه با این گروه و تفکر مطالبی تقدیم مخاطبین میگردد.
حقانی: ... درسال 55-54 بحث تخصص از سوی دکتر شریعتی در سخنرانی دانشکده نفت آبادان مطرح می شود. در این بحث روی اسلام منهای روحانیت تاکید جدیتری میشود تحت این عنوان که ما در اسلام، «روحانیت» نداریم. این تحلیل با هر قصدی مطرح شود نتیجه اش در بین جوانان و جامعه ایرانی، حذف روحانیت و قطع رابطه با روحانیت می شود. برخی که در جلسات حسینیه ارشاد شرکت می کردند، میگفتند آن جلسات اگر هیچ دستاوردی نداشت وقتی از آنجا بیرون می آمدیم از هرچه روحانی و آخوند منزجر میشدیم .
نقاشیان: موجب ایجاد نحله های متفاوتی هم شد. یعنی شما جریان امتی ها را در همین ارتباط ببینید، سوسیالیست های اسلامی در همین ارتباط مطرح شدند و ... اینها فرآیندهایی است که از چنین گرایش هایی ایجاد شده، نضج پیدا کرده و بعد در فضای تشکیلات انقلاب اسلامی تعمیم داده شدند.
حقانی: بنابراین طرح مباحثی نظیر پروتستانیسم اسلامی، مذهب علیه مذهب، تشیع علوی- صفوی، مثلث زور و زر و تزویر زمینه ساز جدایی برخی ازجوانان را ازروحانیت فراهم کرد تا جایی که در اوایل پیروزی انقلاب و درفتنه گروهک ها برخی وقاحت را به جایی رسانده بودند که در راس مثلت به عنوان تزویر یا اسم حضرت امام را می گذاشتند و یا عکس امام خمینی را. در سوی دیگر عکس عمو سام را میگذاشتند و میگفتند اینها وابسته به امپریالیزم اند، و بعد دستگاه سرمایه داری و دلار و این ها را می گذاشتند به عنوان اینکه این ها با هم در ارتباط اند. یعنی انقلاب اسلامی را محصول اتحاد به قول خودشان ارتجاع با امپریالیزم و سرمایه داری میدانستند .
وقتی این تحلیل بیاید و ذهن جوانی را که این زمینهها را نمی داند و واقعا با نقش و کارکرد روحانیت آشنا نیست، پرکند بعد هم گروهک هایی که اوایل انقلاب بودند شروع کردند به یار گیری ازهمین جوانان در فضای انقلابی. آن زمان انقلابی بودن و خود را شبیه انقلابیون کردن در بین جوانان مد بود. بعضی ها را می دیدی که اسامی مستعار برای خودشان درست می کردند و در این اسامی مستعار به دنبال بروز نوعی انقلابی گری در اسم خودشان و رفتار خودشان بودند. این فضا باعث شد که جریاناتی نظیر فرقان و امثال فرقان تشدید بشود . این جریان اعتقادش این است که حوزه قبرستانی است که گهگاه تک ستاره هایی در آسمان آن می درخشد. این تک ستاره ها را وقتی شما میشماری، ده پانزده نفر بیشتر نیستند. یعنی کل حوزه می شود یک قبرستان و آموزه های دینی که در حوزه وجود دارد می شود آموزههای قبرستانی.
تک ستاره هایی می درخشند مثلا سید جمال الدین اسد آبادی، مثلا تا یک مقطعی امام را می گفتند که بعدا دیگر امام از نظر آن ها طرد شد و نیز برخی چهره های دیگر. اما اینکه چرا دست به ترور زدند را آقای نقاشیان اشاره خوبی کردند. یعنی این ها به خوبی متوجه بودند شهید مطهری مثلا یکی از اصلی ترین موانع تحقق اهداف آن ها از یک طرف و عاملی برای استقرار نظام اسلامی از طرف دیگر است. نظامی در کشور روی کار آمده که یک روحانی و ولی فقیه در راس آن قرار دارد. حالا با توجه به آن سابقه و نفرتی که پیش تر ایجاد شده بود، خود به خود این ها آمدند سعی کردند اولین ضربه را به این جریان وارد کنند.
البته همانطور که عرض کردم، جدایی از حکومت دینی در ایران، در قالب های مختلف بروز کرد. شما از ترور های گروه فرقان بگیرید و بعد موضع گیری جبهه ملی، بعد بحث سازمان منافقین و اتفاقاتی که اوایل دهه 60 رخ داد، نهضت آزادی و دیگران تا برسیم به یک سری دیگر، که با هیچ کدام از این جریانات ارتباطی به آن معنا نداشتند، -نه اینکه نداشته باشند، بالاخره سابقه ها را نگاه می کنیم یک ارتباط هایی می بینیم با هر کدام از جریانات- ولی در ماجرای انقلاب، به انقلاب و امام خمینی و جریان انقلابی پیوسته بودند ولی آن پس زمینه ها و آن نگاه به روحانیت هنوز در آن ها بود. آن نگاه به حوزه، که نهایتا محدود می شد به ارتباط با بعضی چهره های شاخص حوزه و نه با متن حوزه. از این مقطع به بعد شاید دست به عملیات مسلحانه نمی زنند، ولی به شکل ویرانگرانه تری به سمت حذف حکومت دینی در ایران و حذف گفتمان دینی و حوزه و مرجعیت در کشور می روند.
* آقای نقاشیان! شما اشاره کردید در زندان با این ها مباحثی داشتید و صحبت هایی می کردید. سوالی که وجود دارد این است که این ها از سویی با حکومت پهلوی که نماد طاغوت است مبارزه می کردند اما از سوی دیگر با حکومت انقلاب اسلامی هم مبارزه می کردند. این ها آرمان هایشان برای ایجاد یک حکومت چه بوده است؟ چه چیزی را برای خودشان آرمان می دانستند؟
نقاشیان: در فضای قبل از انقلاب، این که واقعا هدف اینها اضمحلال نظام شاهنشاهی باشد در هیچ یک از گفته هایشان دیده نمی شود. اگر چه حرف های انقلابی مبین این است که یک مبارزه جدی مبتنی بر تفکر دینی در جریان است اما شما بیانیه رسمی، از فرقان مبتنی بر کار مبارزاتی علیه نظام نمی بینید. تفسیرها تفسیر داغ و تفنگی است که یک بخش زیادی اش تفسیر به رای است، یک بخشی اش هم برگرفته از گفته های بعضی از عناصر حوزه است که این ها انتخابی وارد حوزه می شدند. اینکه ما بتوانیم بگوییم جریان فرقان یک جریان ضد حکومت شاه است به اعتبار تفسیر های داغ اسلامی می شود تحلیل کرد، اما اینکه یک نماد مشخص تعریف شده ای را بخواهیم به آن اشاره کنیم در مجموعه انتشاراتشان شما نمی بینید.
این نکته خیلی مهم است. اما علیه شکل گیری حکومت اسلامی نمادهای زیادی را می بینیم؛ از جمله منتسب کردن امام به نماد بیرون آمده از اجلاس گوادلوپ. امام را رسما متهم می کنند به اینکه ایشان کارگزار جریان امپریالیستی است، چرا که در نظام کنونی ساختار ارتجاع و نظام امپریالیستی یا تفکر شاهنشاهی با نماد نظامیگری، به انتهای خط رسیده و باید یک تغییری، ایجاد شود، و این برجستگی و ورود به حوزه یک انقلاب را این ها یک رفرم تلقی می کنند و این رفرم را متاثر از اجلاس گوادلوپ می دانند. بعد هم امام را مظهر پیاده سازی تصمیمات گوآدلوب می دانند. لذا سوال شما این است که ساختار فرقان که یک جریان مبارزاتی علیه نظام شاهنشاهی است و در کنارش یک جریان مبارزه علیه جمهوری اسلامی را هم پیاده سازی کرده دنبال چه می گردد؛
در حالی که به نظر من وقت اینکه گفته ها و نوشته ها یک آرمان شهر پیدا بشود را پیدا نکردند. در بستر سیاسی همه حرف هایی که ما در جلسات خصوصی می زدیم، این بود که شما چه می خواستید پیاده کنید؟
شما جمهوری اسلامی را قبول ندارید، از آن طرف نظام شاه را هم قبول نداشتید، پس چه می خواهید بکنید؟ بنابراین در بحث مبارزه علیه شاه؛ هرچند گرایش بعضی از این افراد مثل حمید نیکنام و علی حاتمی به روحانیت مبارز در سال های 55، 56 و 57 نشان دهنده این است که این ها هم به نوعی مخالف نظام شاهنشاهی هستند- اما اینکه مبارزه جدی کرده باشند شما در هیچ یک از نماد های انتشاراتیشان نمی توانید ببینید.
قبل از انقلاب این ها کار نظامی نکردند، اما علیه نظام جمهوری اسلامی این موضوع خیلی برجسته است. اینکه آرمان شهر این ها چیست، تلقی من این است که فرصت برای اینکه به یک ساختار ذهنی سیاسی و انسجام فکری برسند و این را به عنوان یک مظهر جامع برای اینکه نه مفاسد زمان شاه را داشته باشد نه معایب نظام جمهوری اسلامی را پیدا نکردند و برای همین، برخوردی انتزاعی داشتند. همین برخورد انتزاعی کمک کرد به این که این ها در یک فرصت کوتاهی مضمحل شوند و زمان برای ساختارسازی نداشته باشند. شاید اگر از گودرزی یا عباس عسکری یا علی حاتمی می پرسیدی که شما چه کار می خواستید بکنید آن ها می گفتند ما می خواستم اسلام ناب را پیاده کنیم اما تفسیر و تعریف اسلام ناب در تفکر این ها یک تفسیر ذهنی بود، یک تفسیر یا تفکری که بشود امروز در جامعه راجع به پیوند هایش با نیاز های اجتماعی حرف زد نبود.
* شما در گفتگویی که با مجله یادآور داشتید، گفتید آن روز سومی که حضرت امام عزای عمومی اعلام کردند، آقای هاشمی آمد صحبت کرد و داشت این اتفاقات را به سمت اینکه حزب توده عامل اصلی هدایت می کرد و شما با امام در گوشی صحبت کردید و گفتید که این اتفاقات کار گروه فرقان است. می خواهم بدانم این شناخت شما و این حرف شما از کجا نشات می گرفت؟ این اطلاع را شما از کجا بدست آورده بودید؟
نقاشیان: من همان سوال اولتان را که پاسخ دادم به این نکته اشاره کردم. ذهنیت ما راجع به به گروه فرقان به اینجا رسیده بود که این ها یک جریان انحرافی هستند. در جریان ترور شهید قرنی ما هم شاید مثل آقای هاشمی فکر می کردیم که یک جریانی که ساختار جمهوری اسلامی را می شناسد و مزاحم یک فرآیند تحققی جریان حزبی در ایران است و عناصر حساس نظام را می داند؛ مانند توده ای ها، آمده و قرنی را ترور کرده است. اما وقتی بحث شهید مطهری پیش آمد، برای من مسجل شد که این همان جریان فرقان است و ما حالا باید به یک فکری برسیم که ببینیم چطور می شود با این موضوع برخورد کرد. واقع اش در ذهن من هم نبود که شاید من خودم مسئولیت این کار را بپذیرم. جرقه این کار را حضرت امام زدند، بعد هم آقای هاشمی پشتش ایستادند و تاکید کردند که حالا که تو از فرقان شناخت داری بیا و این جریان را جمع کن. جرقه را حضرت امام زدند همان لحظه ای که من در گوششان گفتم آقای هاشمی در اوت است. این عبارت را در گوش حضرت امام گفتم و منظورم این بود که حالا آقای هاشمی دارد سخنرانی می کند و راجع به توده ای ها حسابی حرف می زند که شما این کار را کرده اید، به همه عقبه ی توده ای ها اشاره کرد و بعد هم گفت که این جریان دامن شما را خواهد گرفت. من در گوش حضرت امام گفتم آقای هاشمی در اوت است. آقا فرمودند در اوت است یعنی چه؟ توضیح دادم که این جریان یک جریان مذهبی تندرو است به نام فرقان. آقا فرمودند مگر شما می شناسی؟ گفتم بله. گفت پس به آشیخ اکبر بگو بیاید منزل راجع به آن حرف بزنیم. این اولین جرقه ای بود که من را وارد حوزه ی عملیات علیه این ها بکند. نهایتا وقتی رفتیم منزل امام، ابتدا آقا رفتند اندرونی و بحث با آقای هاشمی مطرح شد و بعد که حضرت امام آمدند آقای هاشمی این جرقه را زدند که ایشان این ها را می شناسد و بفرستید بیاید تهران و این ها را جمع کند. با چنین تمهیدی وارد این حوزه شدیم. اما اینکه من چقدر اطمینان داشتم که کار، کار فرقان است؛ یکی این بود که مناسبات رابطه ای بین مطهری و فرقان برای من مسجل و تعریف شده بود. شاید مبدا اول تمام این مناسبات خودم بودم. می دانستم این ها نسبت به مطهری چه فکر می کنند و مطهری نسبت به این ها چه فکری می کند. و دوم اینکه تلقی من این بود، موفقیت پیاده سازی نظام جمهوری اسلامی و بعد ارتقا شخصی مرحوم مطهری در آن مقطع ممکن است باعث شده این ها از فضای سیاسی استفاده و کار نظامیشان را شروع کرده باشند.
* چرا از ترور آقای قرنی شروع کردند؟ چرا مستقیما از همین اسلام منهای روحانیت که بر مبنای آن بعدها می آیند سراغ آیتالله مطهری و آیتالله مفتح و بقیه شروع نکردند؟ آیا علت خاصی دارد؟ ترور فرمانده ارتش نمیتواند ربط زیادی به اسلام منهای روحانیت یا مثلث زر و زور و تزویر داشته باشد؛ این طور نیست؟
نقاشیان: برخورد با نظام جمهوری اسلامی، در هر فرازی اگر قرار باشد شکل و ساختار پیدا کند، یکی از مناسباتش برخورد با قدرت نظام است.، جدای از اینکه عملکرد مرحوم قرنی، و اختلافی که بین دولت موقت و ایشان در جریان کردستان ایجاد شد و حمایتی که امام از مرحوم قرنی در جریان کردستان کرد -چون در کردستان امام دستور دادند برخورد جدی شود وگرنه کردستان از دست ما رفته بود- چه بود و دولت موقت برای اینکه ایجاد وجهه و محبوبیت در کردستان کند، عملکرد و عملیات مرحوم قرنی را زیر سوال برد و روی آن تبلیغ مفصل کرد، این فرآیند به نوعی یک کار عام المنفعه ای جلوه کرد که حالا ما به نفع مردم کردستان عنصری که با مردم بد برخورد کرده حذف می کنیم. دو تا وجه دارد؛ یک وجه اینکه یک برخورد عام المنفعه به نفع مردم کردستان و به نوعی عدالت خواهی است و یک وجه دیگرش هم این است که راس ساختار قدرت جمهوری اسلامی و فرمانده ستاد ارتش جمهوری اسلامی است. مرحوم قرنی آدم وارسته و توانمندی بود. بسیار آدم متدین و ساختار شناس و متعبد نسبت به دین بود. و به نظرم می آید که شهادت حقش بود و من در خیلی از مصاحبه ها می گویم شهادت جایزه ای است که به انسان ها می دهند. وقتی میوه انسان می رسد از این درخت کنده می شود و شهید قرنی به معنای مطلق کلمه زمانی رسیده بود که شاید حیثیت او، شخصیت او، گذشته او و عملکرد او می توانست مورد ادعاهایی واقع شود و آن همه بزرگی را تحت ترور شخصیت از دست بدهد و خدا این را به او جایزه داد.
*اگر نکته ای در آسیب شناسی فرقان باقی مانده که شما به آن اشاره نکرده اید بفرمایید چون می خواهم به سوال آخر برسیم.
حقانی: نکات که زیاد است ، شاید ساعت ها بشود درباره فرقان و وگروه های فرقان گونه حرف زد...
*من می خواستم به این سوال آخر برسم که طریقه ی مبارزه با چنین تفکری چیست؟
حقانی: به نظرم جدایی از حوزه و روحانیت با همه زمینه هایی که عرض کردیم، شاید علل این نوع انحرافات است. شاید به قول اقای نقاشیان فرصت پیدا نکردند که آن ابعاد آرمان شهر خودشان را روشن کنند و تبیین کنند، اما از حرف هایشان بر می آمد که درشعاربه دنبال یک جامعه بی طبقه توحیدی باتاسی به مارکسیسم، جامعه ضد امپریالیستی وعدالت محوربودند. منتها وقتی جریانات مبنای اصیلی نداشته باشند، از جاهای مختلف سر در می آورند که به عنوان نمونه به مناسبات فرقان و نفوذ آمریکایی ها در فرقان اشاره کردند. شما خیلی از گروه های ضد امپریالیستی با شعار ضد امپریالیستی را در اوایل انقلاب می دیدی که الان در دامن امپریالیسم اند. همان موقع هم آدم می دید که یک ارتباط هایی هم داشتند. به نظرم نکته ای که شهید مطهری خیلی خوب به آن رسیده بود و تا پای جان هم پای آن ایستاد بحث انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی بود.
در مقدمه علل گرایش به مادی گری، همان طور که اشاره کردیم ، تعبیر شهید مطهری این است که این ها مارکسیست اند و با اسم اسلام و شعار های اسلامی و تفسیر قرآن و این ها ظاهرسازی کرده اند. البته این ها بروزوظهورشان صراحتا مارکسیستی نیست. بروزشان اینطور است که ما یک اسلام انقلابی داریم و یک اسلام ارتجاعی؛ اسلامی که روحانیت ارائه می کند اسلام ارتجاعی است و با همان زور و زر ارتباط دارد، اسلام انقلابی یک اسلام توده ای و ابوذروار است که این نوع عبارات در آثار این ها زیاد است. دوری از روحانیت و حوزه، خود به خود این هارا به این سمت می برد که سراغ این شعارها بروند. این ها می گفتند اسلام انقلابی در حالی که شهید مطهری می گفت ما انقلاب اسلامی داریم.
* یعنی دوری از یک نوع طی طریق کردن. اینکه شما یک استاد خاصی و یک مکتب خاصی را بگذرانی که به یک قلهای برسید تا مثلا بتوانید قرآن تفسیر بدهید.
ببینید در حوزه دینی در ایران و حتی در جهان اسلام، از ابتدای شکل گیری حوزه شما تکیه بر مبانی و روش هایی که کمک می کند به شما در چارچوب مبانی دست به اجتهاد بزنید وجوددارد. وقتی شما این را نفی می کنید و هرکسی این اجازه را پیدا می کند با داشتن یا نداشتن سواد دینی بیاید و خودش تفسیر کند، در مقاطع مختلف شکل های مختلف پیدا می کند که در یک مقطع در قالب اسلام انقلابی خودش را نشان داد. مثلا آقای نقاشیان اشاره کردند به تفسیر تفنگی، به تفسیری که بیایی و از دل اسلام فقط تفنگ و انقلاب و ضد انقلاب و این هارا در بیاوری. «غیب» را تفسیر کنی بر مرحله مبارزه پنهانی و زیر زمینی و «شهادت» را مرحله علنی شدن انقلاب بنامی. اجنه و ملائک را یک تفسیر انقلابی کنی و همه چیز را در این محور قرار بدهی.
نقاشیان: از همین بحث ها مرحوم مطهری به این رسیده بود که این ها ماتریالیست اند.
حقانی: نگاه نگاه ماتریالیستی است ولی نقاب نقاب اسلامی است و شعار هم شعار اسلام انقلابی است. این نکته ای بود که شهید مطهری کاملا به آن وقوف پیدا کرد و توانست دست این ها را روکند و نشان بدهد که انقلاب اسلامی جریانی است مبتنی بر مبانی دینی و بر یک سنت و سیره ای که از طریق پیامبران و امامان و بزرگان شیعه به ما رسیده. یعنی توحید را به عنوان یک جهان بینی دیدن که می تواند همه ابعاد زندگی ما را تفسیر کند از جمله انقلابی گری را.
این خیلی فرق می کند با این که شما از اسلام بخواهی فقط یک رویکرد انقلابی را معرفی کنی . تازه این رویکرد در جاهایی اصلا با نظام سازی هم مسئله پیدا می کند. شاید اگر آن ها اینطوری ادامه می دادند نمی توانستند به سمت نظام سازی پیش بروند که شما بخواهی مدینه فاضله ای برایش ترسیم کنی.
مثلا در بحث تشیع علوی- صفوی، ایرادی که به صفویان گرفته می شود این است که صفوی ها آمدند تشیع را از نهضت تبدیل کردند به نظام، گویی که تشیع اصلا نباید نظام داشته باشد. لذا این رویکرد به سمت یک هرج و مرج و توسل به مکاتب دیگر می رود.
یواش یواش این ها به این نتیجه می رسند که اسلام مکتب مبارزه نیست و به مارکسیم و سوسیالیسم گرایش پیدا می کنند. من ریشه انحراف را در همین می دانم که شما رابطه ات را از یک نهاد دیرپا که در راسش علمای پرهیزگار قرار دارند و وظیفه این ها صیانت از دین است قطع می کنی، تفسیر او را نمی پذیری و می آیی با نگاه خودت و مکاتب عمدتا غربی، اسلام را تفسیروتبیین می کنی. لذا این تفکرات، هر کدام در یک ایستگاهی پیاده می شوند. فرقان در ایستگاه سال 58 پیاده شد، بعضی گروه ها در ایستگاه های بعدی.
نقاشیان: مجاهدین خلق در یک مقطع دیگری، نهضت آزادی همین طور و هرچه جلوتر می آییم فضا برای یک شناخت جامعتر، شفاف تر شده است.
* نکته آخری هست که شما به آن اشاره کنید؟
نقاشیان: آقای دکتر به نکات مهمی اشاره کردند. من فقط به یک حاشیه از این بحث می پردازم و آن اینکه جامعه ما نیازمند درک صحیح از اداره حوزه ی علمیه است و اگر ما درک صحیح و شناخت جامع از حوزه علمیه پیدا نکنیم، دشمن در این ناشناسی های ما رخنه می کند و حرف خودش را به ما به عنوان یک باور حقنه و القا می کند. شناخت جامعه از حوزه کمک می کند، مشکلاتی که در مقابل حوزه است، فرآیند ها و موضوعات و چالش هایی که حوزه با فضای امروز جهانی دارد را بشناسیم، قد وقواره ی حوزه را هم بشناسیم و نهایتا همان توقع لازم برای ایجاد تحول یک جامعه در بستر زمان را داشته باشیم. اینکه ما توقع داشته باشیم حوزه امروز قم بتواند همه فرآیندهای 800-900 ساله نگرش غربی را با یک کتاب و دوکتاب و پنج تا و ده تا سخنرانی و یک برخورد پاسخ بدهد این توقع به جایی نیست. ضرورت داشتن حکومت ایجاب می کند که ما فرآیند های فکری مورد نیاز یک ساختار حکومتی را برای بقاء، طراحی امروزی کنیم. نظام سازی از دید امام به این فرآیند می پردازد. که اولا ساختار را ایجاد کنید و بعد دنبال ریشه دواندن و ساختار سازی برویم.
کلمات کلیدی:
*در حالی که عراقچی عضو تیم مذاکره کننده ایرانی در وین اعلام کرد میزان اختلاف ایران و گروه 1+5 بسیار بیشتر از 13 محور است، در عین حال کارشناسان هسته ای از 7 مسئله چالش برانگیز و جدی در تنظیم توافق جامع میان ایران و گروه1+5 سخن می گویند که عبارتند از:
1- ظرفیت غنی سازی که به تعداد و نوع سانتریفیوژهای ایران مرتبط است. ایران اکنون حدود بیست هزار ماشین نصب شده (در نطنز و فردو) دارد که 1000 عدد آن ماشین نسل دوم است. از این تعداد حدود هشت هزار ماشین در حال دریافت گاز و غنی سازی است.
2- ذخیره مواد 5 درصد ایران که غربی ها به کمتر از 1200 کیلو اصرار دارند.
3- PMD یا بررسی ابعاد فعالیت نظامی احتمالی ایران از جمله توسعه فناوری های موشکی.
4- R&D یا "برنامه تحقیق و توسعه"؛ غربی ها مایلند برنامه تحقیق و توسعه در ایران عملا تعطیل شود و ماشین های ایران از نسل اول فراتر نرود. این بدان معناست که کیفیت غنی سازی در ایران هرگز رشد نخواهد کرد. این در حالی است که اطلاعات موجود نشان می دهد حفظ و رشد برنامه تحقیق و توسعه در حوزه غنی سازی جزو خطوط قرمز ابلاغی به تیم مذاکره کننده هسته ای ایران است.
5-بازطراحی راکتور اراک و کاهش قدرت راکتور از 40 به 10 مگاوات تا پلوتونیوم تولیدی راکتور در واحد زمان کاهش یابد.
6-تدوین یک رژیم بازرسی ویژه ایران که احتمالا در یک قطعنامه شورای امنیت تصویب خواهد شد.
7- جدول زمانی لغو تحریم ها.
*شنیده ایم کمیته ای در نهاد ریاست جمهوری تشکیل شده تا برنامه سفر و نطق های حسن روحانی در نیویورک را تنظیم نماید. از آقایان حمید ابوطالبی، حسین فریدون، محمد رضا صادق، حسین انتظامی و حسام الدین آشنا به عنوان اعضای این کمیته نام برده می شود.
*با حضور 7 تن از حامیان هاشمی رفسنجانی، بحث هایی درباره چگونگی ورود به انتخابات مجلس خبرگان و شناسایی و معرفی کاندیداها مطرح شده است. یکی از حاضران در جلسه در گزارشی اعلام کرد تاکنون بیش از 100 نفر از فضلای حوزوی جهت کاندیداتوری شناسایی شده و صحبت های مقدماتی با برخی از آنها انجام شده است. یکی دیگر از حاضران مدعی شد در صورت مهیا بودن شرایط، آیت الله هاشمی رفسنجانی آمادگی کاندیداتوری برای ریاست خبرگان را دارا است. در این جلسه دو تن از نمایندگان خبرگان خوزستان و اصفهان حضور داشتند.
* جلسه هفته گذشته کمیته روانی تجدید نظر طلبان با سه مصوبه همراه بود که عبارتند از:
الف-طرح تخریب و اعتبار زدایی از 6 نماینده اصولگرای مجلس. باید این نماینده ها را با آتش سنگین رسانه ای بگونه ای نابود کنیم که دیگر گوش شنوایی برای شنیدن حرف های آنان نباشد.( این 6 نماینده همگی از حوزه انتخابیه تهران هستند.)
ب- میدان رسانه ای دادن به حامیان احمدی نژاد جهت ایجاد انشقاق در میان اصولگرایان. باید این چهار حرف احمدی نژاد را برجسته کنیم 1- پشت پرده تخریب من هاشمی رفسنجانی است.2- من الان 19 میلیون رای دارم.3- اصولگرایان سر ندارند و مجبورند از من حمایت کنند.4- مهم برای ما پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری است نه مجلس.
ج- نباید از کار عمیق فرهنگی غافل شویم. با کار گسترده و عمیق فرهنگی می توانیم با پیروزی به عرصه سیاسی کشور بازگردیم.
*حامیان محمد خاتمی درصددند وی را در مراسم سالگرد حضرت امام خمینی(ره) رونمایی کنند. بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته قرار است خاتمی در مراسم شب 14 خرداد شرکت کند و در صورتی که برای وی از جانب حاضران مشکلی پیش نیاید در مراسم اصلی که روز 14 خرداد برگزار می شود حاضر شود. طرح تطهیر و رونمایی از خاتمی و بازگشت وی به عرصه سیاسی بدون عذرخواهی از مشارکت او در فتنه 88، مدت ها است که در دستور کارجریان تجدید نظر طلب قرار گرفته است.
*شنیده ایم فردی که در خرداد سال 90 با ورود به ساختمان مجمع تشخیص اقدام به آتش زدن اتاق منشی مجمع کرده بود، اخیرا شناسایی و دستگیر شده است.وی اخیرا از خارج کشور بازگشته بود که توسط دستگاه های امنیتی دستگیر شد. در آن زمان حامیان هاشمی رفسنجانی تلاش داشتند این آتش سوزی را به یک دستگاه امنیتی نسبت دهند.
*در جلسه گروهی از اصلاح طلبان که برای نفوذ به بدنه آموزش و پرورش برنامه ریزی کرده بودند، گفته شده است: در دیدار معلمان با رهبر انقلاب ایشان روی چهار محور1-ضرورت اجرای سند تحول آموزش و پرورش2-میدان دادن به جوانان مومن و انقلابی3-توجه مضاعف به دانشگاه فرهنگیان و 4 - از سیاسی و جناحی کردن آموزش و پرورش به عنوان یک سم مهلک یاد کردن، باعث شد برنامه ما برای نفوذ و در دست گرفتن مناصب کلیدی این وزارتخانه با مشکلات جدی مواجه شود.
*شنیده ایم عزت الله ضرغامی در نامه ای خطاب به رئیس جمهور از عملکرد صدا و سیما در فاز دوم هدفمندی گزارشی داده است. ضرغامی در این گزارش با اشاره به فراهم آوردن آنتن زنده برای 25 مدیر دولتی، اعلام کرده که حتی زیر نویس های شبکه های تلویزیونی را هم با مقامات دولت هماهنگ کرده و پس از تایید آنان به نمایش گذاشته شده است. رئیس صدا و سیما در این نامه همچنین با برشمردن 13 نقطه ضعف در عملکرد تیم اقتصادی و رسانه ای دولت، این نقاط را باعث انصراف 5/4 درصدی مردم از دریافت یارانه برشمرده است.
*کارشناسان اقتصادی از وضعیت رو به بهبود فروش نفت، گشایش ال سی های بانکی، بازگشت ارز های حاصل از صادرات کالا و هجوم سرمایه گذاران و شرکت های خارجی به ویژه اروپایی به تهران سخن می گویند. میزان فروش نفت و میعانات ایران از مرز یک میلیون و هفتصد هزار بشکه عبور کرده و پیش بینی می شود این رقم در هفته های آتی افزایش یابد.
*شنیده ایم که یکی از مسوولان سابق نهاد ریاست جمهوری که در بخش مالی و اداری مشغول به کار بود بازداشت شده است. بخشی از اتهامات وی کسب مال نامشروع از طریق اخذ پورسانت از مدیران و موسسات فرهنگی جهت اعطای بودجه و تسهیلات به آنان بوده است. گفته می شود در حال حاضر سرمایه وی ده ها میلیارد تومان برآورد می شود.
*در جلسه برخی چهره های تجدیدنظرطلب ازحضور استاد رحیم پورازغدی در برنامه های سیمای جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی شده است. یکی از افراد حاضر در جلسه گفته است رحیم پور می خواهد نمایندگی خط امام را از دست ما خارج سازد. ما نباید اجازه دهیم تریبون وی در صدا و سیما و دانشگاه ها گسترش پیدا کند. باید اقدام به فشار و نامه نگاری با مسوولان به ویژه عزت الله ضرغامی نماییم تا تریبون صدا و سیما را از این عنصر خطرناک بگیریم. یکی دیگر از حاضران هم گفته:" مشکل این است که نمی شود به رحیم پور انگ بیسوادی زد و او را از میدان خارج کرد.او فردی جسور و خوش فکر است."
*در جلسه رسانه های تجدید نظر طلب از عملکرد 6 تن از مدیران رسانه ای جهت جریان سازی علیه همایش دلواپسیم، تجمع عفاف و حجاب و مستند من روحانی هستم، تقدیر به عمل آمد. در این جلسه گفته شد فضاسازی رسانه های اصلاح طلب علیه این سه اتفاق باعث شد میدان بازی را از اصولگرایان گرفته و نگذاریم در نقد برخی ناکارآمدی ها و ضعف های موجود، یکه تاز میدان باشند. سه تن از افراد تقدیر شده سابقه حضور در فتنه 88 و زندانی شدن را دارا هستند.
*حامیان احمدی نژاد در تدارک ارسال نامه هایی برای بیوت مراجع هستند تا ترتیب دیدار وی را با مراجع قم مهیا نمایند. حامیان احمدی نژاد می گویند وی آماده پاسخگویی به شبهات و ابهامات درباره عملکرد خود به ویژه در سال های آخر ریاست جمهوری اش است.
*آمارهای صداوسیما و مسوولان ناجا نشان می دهد در سه ماهه گذشته میزان استفاده از ماهواره کاهش داشته است. میانگین این پیمایش حکایت از کاهش 5 درصدی دارد.
*سفر وزیر ارشاد به عشق آباد جهت شرکت در همایش دویست و نودمین سالروز تولد مختومقلی فراغی لغو شد. علت لغو این سفر اعتراض ایران نسبت به زندانی شدن بیش از 300 ایرانی در ترکمنستان است. همچنین ایران با سفر مقامات ترکمنی جهت حضور در آرامگاه مختومقلی در مراوه تپه گلستان نیز مخالفت کرده است.
کلمات کلیدی:
ایشان روز اول وارد جلسه شدند و گفتند من از جلسه با مقام معظم رهبری میآیم، مطالب ما طبقهبندی شده است؛ من همه مسائل را در مجلس مطرح خواهم کرد، ولی نمایندگان نباید مطلبی را بیرون از مجلس بگویند، اما دوستان نماینده گفتند نه، ما میگوییم، آن موقع آقای ظریف هم گفت که من حرفی نمیزنم.
به گزارش «تابناک»، شب گذشته، علاءالدین بروجردی در حاشیه همایش تجلیل از مدافعان حرم حضرت زینب (س)، در جمع خبرنگاران، علت عدم پاسخگویی ظریف به مجلس شورای اسلامی را این گونه عنوان کرد: ایشان روز اول وارد جلسه شدند و گفتند من از جلسه با مقام معظم رهبری میآیم، مطالب ما طبقهبندی شده است؛ من همه مسائل را در مجلس مطرح خواهم کرد، ولی نمایندگان نباید مطلبی را بیرون از مجلس عنوان کنند، اما دوستان نماینده گفتند نه، ما میگوییم، آن موقع آقای ظریف هم گفت که من حرفی نمیزنم.
بروجردی با اشاره به مذاکرات هستهای کشورمان با کشورهای 1+ 5 اظهار کرد: کار دکتر ظریف در مذاکرات هستهای مشکل است و فکر نمیکنم در یک یا دو دور مذاکره به پایان برسد.
وی افزود: مأموریت تیم مذاکره کننده دفاع جدی از منافع ملی ماست که شورای عالی امنیت ملی، کاملا آن را مشخص کرده و همانها باید مبنای توافق قرار گیرد. البته با توجه به زیادهخواهیهای آمریکاییها بعید میدانم کار به سادگی پایان پذیرد.
بروجردی خاطرنشان کرد: من با اطمینان میگویم شورای عالی امنیت ملی، محدوده تصمیمگیریها را جزئی مشخص کرده و خارج از آن هیچ تصمیمی نمیتواند گرفت.
این نماینده مجلس یادآور شد: ما در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، یک نامه دوازده مادهای خدمت رئیس جمهور فرستادیم و نقطه نظرات کمیسیون را که نشاندهنده نظرات مجلس بود، منعکس کردیم.
بروجردی تأکید کرد: در صورتی که 1 +5 شرایط ما را بپذیرند، نکاتی که شورای عالی امنیت ملی مشخص کردهاند، منافع ملی ما را تضمین میکند. سامانههای موشکی خط قرمز ماست و تیم مذاکره کننده اجازه ندارند به این حوزه راه یابند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر بیانات آیتالله علم الهدی درخصوص رشد سلفیگری و افزایش وهابیها در مشهد و احتمال حمله طالبان گفت: ما اطلاعات آن را داریم، ولی آن طور نیست که جرأت حمله داشته باشند. مشهد، مقدسترین پایتخت معنوی جهان است و نباید وضعیتی پیش آید که این نگرانی بوجود بیاید و امام جمعه محترم ناگزیر باشد آن را ابراز کند.
وی افزود: امیدواریم استاندار خراسان رضوی در حکم رئیس شورای تأمین استان برای آن تدبیری بیندیشد.
بروجردی در پاسخ به پرسش دیگری درباره میزان تحقق تعهدات غرب گفت: ما در این باره چندین جلسه در کمیسیون امنیت ملی داشتیم و درباره انتقال پول و لوازم یدکی هواپیماها صحبت کردیم، این روند خیلی با کندی صورت گرفته؛ اما معضلات انتقال پول برطرف شده و بر پایه گزارش بانک مرکزی در حال انتقال است.
این نماینده مجلس افزود: درباره هواپیما هم فعلا یک رقابت جدی بین شرکتهای آمریکایی و اروپایی برای فروش هواپیما به ایران وجود دارد. همه مترصد هستند، به مجرد اینکه توافق نهایی شود، به بازار حمله کنند. نمایندگان بوئینگ و ایرباس در حال مذاکره با مسئولین ذیربط هواپیمایی ما هستند.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره وضعیت سرباز گروگان گرفته شده در پاکستان اظهار داشت: این موضوع فعلا در هالهای از ابهام است و نمیتوان درباره آن نظری داد تا نتیجه تحقیقات کامل شود.
گزارشی که ما از مذاکره و برخوردهای آقای ظریف داریم، بسیار محکم و تهاجمی است.
بروجردی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره علت اینکه ظریف در غرب نرم صحبت میکند و در مجلس محکم، بیان کرد: گزارشی که ما از مذاکره و برخوردهای آقای ظریف داریم، خیلی هم محکم و تهاجمی است. لبخند در مصاحبهها یک مقوله است. مذاکره بسیار جدی است و چندین بار روند کار به سوی قطع مذاکره و بازگشت تیم به تهران رفت، اما این بار بسیار جدیتر است.
وی درباره خوشبین نبودن مقام معظم رهبری به مذاکرات یادآور شد: سخنان مقام معظم رهبری را باید جامع در نظر گرفت. ایشان اعلام کردند که «مذاکره باید ادامه یابد، ما نسبت به دشمن کاملا بدبین هستیم و نسبت به تیم خودمان اعتماد داریم».
بروجردی ادامه داد: خروجی مذاکره این است که اگر به نتیجه برسد، چه بهتر و اگر نرسد، ما به دنیا اعلام کردیم صادقانه ورود پیدا کردیم و طرف مقابل است که بازی درمیآورد، ما دشمن را خلع سلاح کردهایم.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در پاسخ به پرسش یکی از حضار جلسه که بر این باور بود تیم مذاکره کننده، «فاتحه نظام را خواندهاند»، گفت: مگر ممکن است مقام معظم رهبری برای فاتحهخوانی نظام، بفرمایند بروید جلو و مذاکره ادامه پیدا کند؟
کلمات کلیدی:
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: برخی در زمینه مذاکرات هستهای مردم را میترسانند و مسئولان مذاکره کننده را به تردید میاندازند. تحلیل من این است که این افراد یا آگاهی ندارند و یا عمدا و سهوا اشتباه میکنند.
به گزارش «تابناک»، حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری در سخنانی با اشاره به روند مذاکرات هستهای اظهار داشت: یکی از مشکلات من این است که صریح بوده و قائل به دیپلماسی آشکار هستم.
وی ادامه داد: متأسفانه در مذاکرات هستهای، برخی جوسازی کرده و تیم مذاکره کننده کشورمان را خسته میکنند، به جای اینکه آنها را تقویت و حمایت کنند. ما سرباز به جبهه فرستادهایم و رهبر معظم انقلاب نیز تیم مذاکره کنندگان را افسران و سربازان ما دانستند که با پشتوانه و دلگرمی ما برای مذاکره رفتهاند.
برخی در زمینه مذاکرات هستهای مردم را میترسانند و میلرزانند
حجتالاسلام ناطق نوری افزود: بعضیها مردم را میترسانند و میلرزانند و مسئولان مذاکره کننده را به تردید میاندازند. تحلیل من این است که این افراد یا آگاهی ندارند و یا عمدا سهوا اشتباه میکنند.
وی با بیان اینکه امروز این آمریکاست که دنبال مذاکره با ماست، نه ما دنبال مذاکره با آمریکا، افزود: چرا منزلت خود را بشکنیم و بیتوجه و یا ناخواسته و ناخودآگاه دشمن را تقویت کنیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه این دولت و اوباما آدم باهوشی است، ادامه داد: برای اینکه متوجه شوید، اوباما آدم باهوشی است، به این فکر کنید که در کشور نژادپرستی چون آمریکا یک فرد سیاهپوست بتواند بالا بیاید. در دانشگاه هاروارد در رشته حقوق دکترا بگیرد و در صحنه سیاست و حزب از پایین حرکت و در رأس سناتور و سپس رئیس جمهور شود.
وی عنوان کرد: آمریکاییها به این جمع بندی رسیدهاند که جمهوری خواهها نادان بودند و جنگ را به آمریکا در عراق و افغانستان تحمیل کردند که اینها برای آمریکا هزینه داشت و چیزی هم گیرشان نیامد. به این جمع بندی رسیدهاند که پس از 35 سال که ایران را تحریم کردند، ولی امروز همچنان ایران سر جای خود محکم و مستقل ایستاده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: آمریکاییها هشت سال جنگ را بر ملت ایران تحمیل و تحریمها و فشارهای زیادی را وارد کردند که بتوانند گلوی ایران را بگیرند و خفه کنند؛ اما به این نتیجه رسیدند که ایران سر جای خودش محکم و مقتدر ایستاده و در هر کشوری که وارد میشوند، رد پای ایران را میبینند که تأثیرگذار است.
حجت الاسلام ناطق نوری افزود: امروز آمریکا میبیند که ایران در کشورهای منطقه اعم از عراق، افغانستان، سوریه و لبنان با همه تحریمها اثرگذار است؛ پس سر عقل میآیند که در خاورمیانه کشورهای کوچک جزیرهای مانند قطر و عربستان قابل اتکا نیستند و در منطقه خاورمیانه کشوری که این همه پتاسیل دارد و باید مشکلاتمان را با این کشور حل کنیم، ایران است و دنبال مذاکره باید با آنها باشیم.
تیم مذاکره کننده باید همیشه از موضع عزت و قدرت سخن بگوید
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر ضرورت تقویت تیم مذاکره کننده هستهای، بیان داشت: رهبری هم فرمودند باید هوشمندانه در مذاکرات عمل کنیم، زیرک باشیم، عزت خود را نگه داریم و جلو برویم. تیم مذاکره کننده هم نباید به انفعال بیفتد، بلکه باید همیشه از موضع عزت و قدرت و منطقی صحبت کند و دلش گرم باشد به پشت سرش که مردم هستند.
حجت الاسلام ناطق نوری با بیان اینکه اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم که این مذاکرات به ثمر نرسد، به سر جای اولمان برمیگردیم، عنوان کرد: در اوضاع کنونی باید وحدت داشته باشیم. در رأس ما ولی فقیه قرار دارد که فردی هوشمند، آگاه، اجرایی و مسلط است.
وی با اشاره به سخنان اخیر خود در جمع خبرنگاران بیان داشت: پیش از اعتکاف به مسجدی برای عقد خطبه مسجد برای اعتکاف رفته بودم. پس از بیرون آمدن از مسجد همه خبرنگاران پیرامون من را گرفتند که سؤال از من بپرسند. من گفتم مصاحبه نمیکنم. در نهایت یکی از خبرنگاران از من پرسید: شما دلواپس نیستید که من هم به او پاسخ دادم چه نگرانی و دلواپسی باید داشته باشیم؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: امروز این دلواپسی یک مکتب شده که من میگویم من هیچ دلواپس نیستم و کاملا آرامم. 35 سال دلواپس نبودیم، در مقابل رژیم شاه و هشت سال جنگ دلواپس نبودیم. ما هیچ دلواپس نیستم چرا که خدا، اعتقاد و ایدئولوژی و ملت عزتمندی داریم؛ نظامی که ملتی به این خوبی و پشتوانهای به این خوبی دارد، رهبری و وحدت دارد، چرا باید دلواپسی داشته باشد؟
کلمات کلیدی:
به گزارش «تابناک»، محسن رضایی در حاشیه مجمع عمومی سالانه حزب اسلامی ایران زمین، در جمع خبرنگاران ضمن ارزیابی دور جدید مذاکرات ایران با 1+ 5 اظهار کرد: این دور از مذاکرات جزو سختترین دورههای مذاکرات است و قاعدتاً آمریکا باید تصمیم سختی بگیرد و واقعیات هستهای ایران را بپذیرد.
وی در ادامه اظهار کرد: ما امروز در شرایط سختی نیستیم، چراکه گفتهایم دنبال بمب اتم نیستیم و برای این کار هم همه نوع تضمینی دادهایم. ما باز هم شفافسازی را کامل خواهیم داشت و این آمریکاییها هستند که باید امروز تصمیم سختی بگیرند و واقعیات هستهای ایران را بپذیرند.
رضایی با تأکید بر اینکه «ما به هیچ وجه از فناوری هستهای عقبنشینی نمیکنیم»، افزود: کسانی که در مذاکرات هستند، توجیه شدهاند و در چهارچوبهای نظام عمل میکنند. ما امیدواریم این افراد بتوانند با موفقیتی کامل به کشور بازگردند.
وی در ادامه در توصیهای به حاشیهسازان و عدهای که خود را دلواپسان مینامند، گفت: نقد کار بسیار خوبی است، ولی باید در چهارچوبهای آن عمل شود. چنانچه نقد در مسیر خودش باشد، انتقاد میتواند به مذاکرهکنندگان هم کمک کرده و هم از آنها حمایت کند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در همین راستا تأکید کرد: حاشیهپردازانی که موجب سوءاستفاده دشمن میشوند، قاعدتاً مضرند.
وی در پاسخ به اینکه «آیا همایشی با نام دلواپسیم، موجب سوءاستفاده دشمن شد؟» گفت: من تحلیل روشنی از این حرکت ندارم، ولی توصیه میکنم که بر پایه نقد منصفانه حرکت کرده و تلاش کنیم نکاتی که به ذهنمان میآید، شجاعانه و صادقانه بگوییم تا همگان از آن استفاده کنند.
محسن رضایی در ارتباط با ملاک موفقیت ما در مسأله هستهای تصریح نمود: شاخص موفقیت در مسأله هستهای این است که همه تحریمها تا پایان سال 93 برطرف و مسأله هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل خارج شود و از آن سو نیز ما فناوری هستهای را حفظ کنیم.
وی در پاسخ به اینکه آیا آمریکا این موضوع را میپذیرد یا نه، گفت: آمریکا در شرایط چند سال پیش نیست که این شرایط را نپذیرد. شکست آمریکا در سوریه، اوکراین و رویدادهای دیگر نشان میدهد که آمریکا قادر به ایجاد یک چالش دیگر نیست و اگر این کار را انجام دهد، هزینه سنگینی برای این کشور به دنبال خواهد داشت و منطقه خاورمیانه را از دست خواهد داد؛ پس بهتر است، آمریکا این فرصت را از دست ندهد و در مذاکرات کارشکنی نکند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان افزود: به نظر من، اگر طرف غربی باعث شکست مذاکرات شود، ایران نباید خود را محدود به غنیسازی 20 درصد کند و تا آنحا که منافع ملی ایجاب میکند، غنی سازی را در درجات بالاتر ادامه دهد؛ همان طور که برزیل و آرژانتین و چند کشور دیگر تا 80 درصد اورانیوم غنی میکنند و درآمد بالایی از این راه به دست میآورند.
کلمات کلیدی:
به گزارش «تابناک»، دکتر محمد حسن دریایی، پژوهشگر حوزه خلع سلاح و امنیت بینالمللی با بررسی مسائل گوناگون حقوقی، به بررسی دلایلی پرداخته که نشان میدهد، مبنای حقوقی برای محدود کردن توان دفاعی ایران در حوزه موشکی وجود ندارد.
به باور وی، یکی از موضوعات مهم و مباحث امروزی درباره مذاکرات هستهای ایران با 1+ 5 این است که برخی طرفهای خارجی که نتواستهاند همه اهداف خود را در توافق ژنو تأمین کنند و یا تحت فشار گروههای داخلی و لابیها هستند، به دنبال آنند که چهارچوب توافق ژنو را به هم زده و ضعفهای خود در توافق را از طریق افزودن موارد جدید به آن جبران کنند. موضوع موشک و افزودن آن به بحث مذاکرات هستهای، شاهماهی مطلوب اسرائیل و برخی غربیهاست که در توافق ژنو آن را از دست دادهاند و هماکنون برخی لابیهای اسرائیلی در آمریکا به دنبال آن هستند با راهاندازی یک عملیات روانی و تبلیغاتی شدید، به روشی غیر معمول و نامتعارف و با بدعهدی راهی پیدا کند تا ایدهآل خود را به مذاکرات بیفزایند.
مطمئنا طرفهای منصف مذاکراتی ما کاملا آگاهند که چنین کاری ناممکن است، چون از اساس از سوی کشورمان در مذاکرات پیشین رد شده و به همین دلیل هم در توافق ژنو چنین چیزی وجود ندارد. همچنین آنها به این موضوع اشراف دارند که پافشاری برخی غربیها برای ورود بحث موشک به مذاکرات، کاری بیپایه و تنها یک ژست تبلیغاتی برای مصارف داخلی است و به دلایل متعدد، هیچ مشروعیتی در حقوق بینالملل ندارد و طبعا در مذاکراتی که مبنای آن دیپلماسی حقوقی است، جایگاهی نخواهد داشت.
از این منظر، اولا برنامه موشکی ایران صرفا یک برنامه متعارف است و بر پایه قطعنامه 1540 این برنامه موشکی در رده وسایل حمل سلاحهای کشتار جمعی نمیگنجد. این قطعنامه میگوید: «... اشاعه تسلیحات هستهای، شیمیایی و بیولوژیک و همچنین ابزارهای پرتاب آنها، تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی هستند».
در پاورقی ذیل قطعنامه مذکور در تعریف و محدودسازی اهداف قطعنامه و منظور دقیق از ابزارهای پرتاب آمده است: «تعریف اهداف قطعنامه فقط شامل این موارد است: ابزارهای پرتاب: موشکها، راکتها و سیستمهای بدون سرنشین دیگری که قادر به حمل تسلیحات هستهای، شیمیایی و بیولوژیک هستند که برای چنین استفادهای به صورت خاص طراحی شدهاند». این قطعنامه به دو واژه «فقط» و «به صورت خاص طراحی شدهاند» توجه ویژه داشته است.
دوم آنکه در هیچ یک از پیشنهادهایی که تا کنون از سوی 1+ 5 برای مذاکره به ایران پیشنهاد و ضمیمه قطعنامههای 1373 و 1929 نیز منتشر شده و حتی در متن قطعنامههای شورا نیز این پیشنهاد مورد تأیید شورای امنیت قرار گرفته، بحث برنامه موشکی ایران به عنوان یک موضوع مذاکره مطرح نبوده است.
سوم آنکه موضوع موشک در همه موارد مطرح در قطعنامههای شورای امنیت، اقدام تحریمی علیه فعالیتهای هستهای کشورمان مطرح است و نه یک اقدام مستقل. مهم است توجه شود که بنا بر بند 4 اجرایی قطعنامه 1969 و نیز بر پایه قطعنامه 1373، تحریم علیه برنامه موشکی ایران تا زمانی خواهد بود که اهداف قطعنامه تأمین شود.
بنا بر این دو قطعنامه، موضوع موشک، موضوعی مستقل نبوده، بلکه مشابه سایر تحریمهاست و تابعی از حل و فصل موضوع هستهای به شمار میرود. همچنین بر پایه بندهای 18 و 19 قطعنامه 1803، رفع تحریمها از جمله تحریمهای مربوط به موشک به گزارش آژانس و منطبق با منطق آن زمان، منوط به تعلیق غنیسازی است. قطعنامه 1929 نیز همه این بندها را یکجا جمع آوری کرده و در صورت حل مسأله هستهای، قابل لغو دانسته است.
چهارم آنکه در همه قطعنامهها بیان شده که در صورت رفع نگرانی از موضوع هستهای، این تحریمها پایان مییابد.
پنجم آنکه در توافق ژنو به عنوان برنامه اقدام مشترک، هیچ تعهدی در مورد مذاکره راجع به برنامه موشکی از سوی کشورمان داده نشده است.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی: